چندی قبل یکی از نان به نرخ روز خورهای تازه بدوران رسیده که می توان حدس زد چگونه تریبون بدستش رسیده بود، در اظهاراتی سخیف اعلام کرد «ممکلت برای حزباللهیهاست»، جمله ای که با هدف تفرقه افکنی مطرح شد و خودش و دار و دسته اش را از تمامی ملت و البته مملکت جدا کرد. این سخنان به اندازه ای کودکانه و غیر کارشناسانه بود که واکنش های بسیاری را رقم زد و تمامی اقشار مردم با هر تفکر و باوری، به اشکال گوناگون، از خجالت او درآمدند. البته واکنش ها و بازتاب ها اثبات کرد که گوینده از سر بی خردی یا برای نام و نان این جمله را بر زبان آورده است.
اما این فرد که گویا به غلط و در رویا، خودش را حزب اللهی و مالک مملکت می داند و آنقدر نادان است که گمان می کند می تواند برای تمامی مردم و مملکت تصمیم بگیرد و حکم اخراج بخش بزرگی از جامعه آن هم به باور خود را صادر کند، در انتخابات رییس دولت چهاردهم به طرفداری سعید جلیلی وارد عرصه انتخابات شد که نامزد مورد حمایت وی نتوانست آرای اکثریت مردم را بدست بیاورد و با اختلاف معناداری عرصه را واگذار کرد. این در حالی بود که بسیاری از مردم در انتخابات شرکت نکردند، افرادی که بی شک با اظهارت کودکانه و تفرقه برانگیز این فرد، بیگانه هستند و اگر آنها نیز وارد عرصه می شدند، تفکرات این فرد و همفکرانش در اقلیت بیشتری قرار می گرفت.
اگرچه حق اظهار نظر برای هر فردی محفوظ است، اما هیچ کس نمی تواند خودش را آنقدر برتر بداند که برای دیگران ملاک قرار دهد، بر اسب دیکتاتوری سوار شود و در اظهاراتی قرون وسطایی، بهشت خیالی بفروشد. از آنجا که این قبیل پرتوپلا گویی ها عرف شده و با واکنش صریح و محکمی رو به رو نمی شود، این خودشیفته بار دیگر به خودش اجازه داده منتخب اکثریت جامعه را با عمروعاص مقایسه کند و بگوید «قرآن و نهج البلاغه ای که پزشکیان به دست گرفته است همانند قرآن به نیزه شده عمروعاص است». از آنجا که بیش از 16 میلیون نفر به مسعود پزشکیان رای دادند، این موجود حراف با این جمله چنین تداعی کرده که 16 میلیون ایرانی پیرو عمروعاص آن هم در نظام جمهوری اسلامی وجود دارد.
اما پزشکیان در بیانیه ای قاطع و البته جامع، باورهای خودش و خط مشی دولت چهاردهم را ترسیم کرد که می تواند بیانگر نگرانی های این فرد حراف و هم پالکی هایش باشد و نشان دهد تا چه اندازه منافع آنان در خطر افتاده که به هر دستاویزی ولو آنکه آبرویشان را در بازار به حراج بگذارند، آویزان می شوند. پزشکیان در این بیانیه تاکید کرده «اگر مسوولان با عدالت رفتار کنند، مردم نیز ناراضی نخواهند بود» به نظر می رسد عدالت محوری پزشکیان به ذائقه برخی افراد از جمله گوینده اظهارات سخیف برگرفته از باور عمروعاصی خوش نیامده که گریبان چاک کرده و از میدان عقل و معرفت خارج شده اند.
پزشکیان در بخش دیگری از این بیانیه خط قرمزی ترسیم کرده که انسان را به یاد زمانی می اندازد که علی(ع) آتش سرخ را بر کف دست برادر نابینایش می گذارد، برادری که خواستار سهم بیشتری از بیت المال شده بود. رییس دولت چهاردهم تاکید کرده «همسر و فرزندان مقامات دولتی و روسای سه قوه و نمایندگان مجلس و قوه قضاییه و فرماندهان نظامی و انتظامی و ائمه جمعه و … در طول دولت چهاردهم نمی توانند سهامدار و مالک بنگاه های اقتصادی باشند». در این بخش از بیانیه، پزشکیان به همه مردم توضیح داده که هیچ استثنایی نیست و همانطور که از حامیان پیامبر(ص) انتظار می رود، در نظام اسلامی هیچ کس به غیر از تقوا نسبت به دیگری برتری ندارد. با این جمله فاتحه آقازادگی که سالهاست تمامی بخشهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، ورزشی، اجتماعی و… را آزار می دهد، خوانده می شود و چون احتمال می رود این فرد تهمت زننده ناروا، بدنبال سواستفاده از رانت برای بدست آوردن پست بوده، به همراه همفکران این فرد، بیشتر از اینها افسرده خواهند شد.
پزشکیان در بخش دیگری از بیانیه تاکیده کرده «در دولت چهاردهم، بنگاه داری حاکمیتی را خاتمه خواهم داد و بخش خصوصی واقعی را جایگزین خواهم کرد. بنگاه داری و تجارت و کسب و کار اقتصادی ، کار بخش خصوصی است نه کار دولت و نهادهای حاکمیتی و اقتصاد خصولتی را قبول ندارم». رهبر انقلاب بارها نسبت به بنگاهداری بانکها انتقاد کردند و حتی گفتند «بانکها غلط می کنند بنگاهداری کنند» اما دیدیم که با وجود این موضع گیری صریح، همچنان بنگاهداری بانکها ادامه دارد. از سوی دیگر رهبر انقلاب سیاستهای اصل 44 قانون اساسی را به شفافیت ابلاغ کردند تا بخش خصوصی به معنانی واقعی تقویت و بنگاههای دولتی به بخش خصوصی واگذار شود، اما دولتها در این زمینه عمل نکردند که در دولت سیزدهم نیز اتفاق مبارکی نیفتاد.
بیانیه پزشکیان به اندازه ای گسترده، جامع و مانع است که انسان را به یاد ذوالفقار علی(ع) می اندازد. شمشیر دولبه ای که هرگاه به حرکت در می آمد، فاتحه فساد و فاسد را می خواند، ولو به زیان خودش و خانواده اش باشد. ذوالفقاری که عده ای تحمل زندگی زیر سایه آن را نداشتند و در 1400 سال پیش جنگ جمل، صفین و نهروان را رقم زد و امروز نیز عده ای که منافعشان را باخته اند، سعی دارند با تضعیف نادیده گرفتن آرای اکثریت مردم که مصداق بیعت مردم با علی(ع) در 1400 سال پیش است، بار دیگر تفرقه معاویه را رقم بزنند.
اما بدترین و زشت ترین رفتاری که در هر یک از عرصه ها به ویژه عرصه های مدیریتی رخ می دهد، تهمت، افترا، عبور از مرزهای اخلاقی و زیرپا گذاشتن انسانیت، عدالت و حقیقت است، رویکردی که به ویژه در عرصه های سیاسی و البته پس از انتخابات از سوی نامزد بازنده و دارودستهاش شاهد بوده و هستیم. امید آنکه مدیریت ارشد کشور، با موضع گیری قاطعانه، دهان این یاوه گویان تفرقه انداز را ببندد.