اگرچه شرکتهای بیمه با رکوردزنی در فروش بیمه نامه، ترازنامه مثبت و سوددهی ارایه می دهند، اما واقعیت این است که حال و روز بیمه خوب نیست. در کشوری که بر بستر حوادث طبیعی آرمیده و همه ساله یک بخش از کشور به دلیل سیل، زلزله، آتش سوزی، طوفان و بسیاری موارد دیگر ویران می شود و علاوه بر مال، جان انسانها نیز در معرض تهدید جدی قرار دارد، انتظار اقبال عمومی نسب به مدیریت ریسک با خرید بیمه، توقع زیادی نیست.
زندانیان دیه
در کشوری که بیمه شخص ثالث خودرو، از نوع اجباری است و پلیس راهنمایی و رانندگانی با خودروهای بدون بیمه شخص ثالث برخورد می کند، اما زندانهای کشور همچنان پذیرای رانندگانی است که با عابر پیاده تصادف کرده و بدلیل نداشتن بیمه شخص ثالث، در پرداخت دیه ناتوان هستند و به حکم دستگاه قضا، کنج زندان را برگزیده اند. اثبات می کند که مردم تا چه اندازه با اهمیت بیمه بیگانه هستند.
بیماری های سوتغذیه
در کشوری که مردمانش بدلیل مشکلات سوتغذیه، با انواع بیماری ها دست به گریبان هستند، بروز بیماری های خاص به وفور در بین مردم حادث می شود و هر لحظه امکان دارد ناتوانی در پرداخت هزینه های بیماری های صعب العلاج، دخل و خرج خانواده را به هم بریزد و تک تک اعضای خانواده را به پایین ترین درجه زندگی و معیشت پرتاب کند، جای تعجب و تاسف دارد که چرا مردم نسبت به خرید بیمه عمر و زندگی اقدام نمی کنند تا آینده نامعلوم ناشی از بحران های غیر قابل پیش بینی اما قریب الوقوع را مدیریت کنند.
30 حادثه در ایران
در کشوری که تمامی مسوولان نسبت به وضعیت آن هشدار می دهند، چرا این هشدارها را به گوش جان نمی شنویم؟ هنگامی که رییس کمیته پدافند غیرعامل وزارت بهداشت اعلام می کند ایران کشوری است که ۳۰ حادثه از ۵۰ حادثه طبیعی شایع در دنیا، در آن اتفاق میافتد و حدود ۱۰ حادثه طبیعی مانند سیل، زلزله، آتشسوزی، رعد و برق، طوفان، گرد و غبار و تغییرات اقلیمی، تکرارشونده هستند، چرا زنگ خطر را برای مردم بصدا در نمی آورد.
بحران های زلزله
از سوی دیگر مرکز لرزهنگاری کشوری موسسه ژئوفیزیک ایران اعلام کرده سالانه حدود 10 تا 12 هزار زمین لرزه با بزرگی بیش از یک در مقیاس امواج درونی زمین در مناطق مختلف کشور رخ میدهد اما وقوع همزمان این زمینلرزهها در استانهای مختلف، کمتر رخ میدهد. مهمتر آنکه هر ساله حدود 250 زلزله با بزرگی ٤ تا ٤.٩ در مقیاس امواج درونی زمین، 25 زلزله با بزرگی بین ٥ تا ٥.٩ و دو زلزله با بزرگی ٦ تا ٦.٩ رخ میدهد که احتمال رخداد زلزله با بزرگی ٧ تا ٧.٩ هم حدود ٠.٢ است یعنی هر پنج سال یک مورد از چنین زلزله ای به وقوع میپیوندد. چرا خانه هایمان را با پرداخت مبلغی جزیی که هیچ تاثیری در هزینه های زندگی مان ندارد و هرگز متوجه پرداخت آن هم نمی شویم، بیمه نمی کنیم؟
ضعف اطلاع رسانی
واقعیت این است که بیش از 80 درصد مردم نمی دانند هر لحظه امکان دارد زمین زیر پایشان فرونشست کند و خانه یا خودروشان را ببلعد. مردمی که در کلانشهر تهران زندگی می کنند و به عنوان پایتخت نشین به خود می بالند، نمی دانند که تهران روی گسل زلزله قرار دارد و هر لحظه امکان دارد لایه های زمین بلغزد و تهران را بلغزاند. آنگاه شمال و جنوب ندارد، زیرا به همان نسبت به بافت فرسوده جنوب شهر در معرض ویرانی قرار دارد، برجهای مسکونی شمال شهر که روی گسل زلزله قرار دارد نیز ویران خواهد شد. براستی چه کسی مسوولیت اطلاع رسانی به مردم و هشدار دادن را بر عهده دارد؟
نظاره گران متاسف
هر بار که گوشه ای از کشور با بحران رو به رو شده، تمامی کشور بسیج شده اند تا کمک های اولیه را به آسیب دیدگان برسانند، اما پس از آنکه جان مردم نجات پیدا کرده، درد جانگاه ناشی از آوارگی و بی خانمانی تمام وجودشان را تسخیر کرده است. در این شرایط مردم به دو دسته اکثریت و اقلیت تقسیم بندی می شوند. اقلیتی که بیمه حوادث خریده و اکنون مدیران شرکتهای بیمه به سراغشان آمده اند تا خسارت شان را بپردازند و اکثریتی که بیمه ندارند و فقط نگاه می کنند و حسرت می خورند.
فروش بالای حق بیمه
هرچند آمار فروش بیمه حکایت از رشد دارد، اما فراموش نکنیم که این رشد ناشی از تورم و افزایش حق بیمه دریافتی است و نباید به پای فروش تعداد گذاشته شود. بیمه مرکزی حق بیمه تولیدی شرکتها در 5 ماهه اول سال را منتشر کرده که 184.5 هزار میلیارد تومان(همت) بوده و در مقابل 80.1 هزار میلیارد تومان خسارت پرداخت شده، یعنی شرکتهای بیمه حدود 100 همت سود کرده و مبالغ حق بيمه توليدي و خسارت پرداختی نسبت به 5 ماهه اول سال گذشته به ترتیب 65.5 و 50.8 درصد رشد دارد.
رشد خسارت پردازی
آمار بالای خسارت پردازی همچون چاقویی دو لبه است. خسارت پردازی اگرچه متعهد بودن شرکتهای بیمه و قرار گرفتن در کنار بیمه گذار بوده، اما از سوی دیگر نشان می دهد که تا چه اندازه در زمینه فرهنگ رانندگی، زندگی، ایمنی در محیط کار یا گزینه های دیگر بی مسوولیت عمل می کنیم. براساس آمار بیمه مرکزی، رشد بالای 50.8 درصدی خسارت پرداختی، بیشتر ناشی از عملکرد رشتههای درمان، بدنه اتومبیل، حوادث رانندگی و آتش سوزی با سهم عمده در بازار (به ترتیب 43.4، 9.4، 3.6 و 2.5 درصد و در مجموع با 58.9 درصد سهم) و رشد بالای خسارت پرداختی در آنها معادل 56.5، 50.3، 61.4 و 81 درصد بوده است.
بیشتر بخوانید: نوآوری و فناوری فقط روی کاغذ
از درمان تا شخص ثالث
برای آنکه بی توجهی مردم به بیمه را مورد بررسی قرار دهیم، کافی است بدانیم سهم 4 رشته بیمه درمان با 46.5، شخص ثالث-مازاد با21.9، زندگی با 11.8 و بدنه اتومبیل با 4.9 درصد در مجموع 85.1 درصد از پرتفوی حق بیمه تولیدی در بازار است و 14.9 درصد بقیه حق بیمه به 12 رشته دیگر اختصاص دارد. این در حالی است که خسارت های عمده ای در این 12 رشته واقع می شود که زندگی مردم را تحت تاثیر قرار می دهد. البته بیشترین سهم از خسارت پرداختی در بازار بیمه همچنان به 4 رشته درمان با 43.4، شخص ثالث-مازاد با 27، زندگی با 9.9 و بدنه اتومبیل با 9.4 درصد در مجموع 89.7 درصد اختصاص دارد و 10.3 درصد بقیه خسارت در 12 رشته دیگر پرداخت شده است.
خسارت هایی که نمی دانیم
جملات معمولی بین مردم دهان به دهان می چرخد. “حادثه خبر نمی کند” . “حادثه در کمین است” . ” نزنی بهت می زنند”. “مردم دنبال بهانه می گردند” و بسیاری جملات دیگر که نشان می دهد اگر با هر باوری از خانه خارج شویم، معلوم نیست با چه وضعیتی به خانه بر می گردیم. این میزان خسارت و خسارت پردازی بیمه ها نشان می دهد که تا چه اندازه در شرایط بحرانی قرار داریم. البته این آمارهای خسارت پردازی است و افراد بسیاری که از داشتن بیمه محروم بودند و خسارت های سنگینی را در نتیجه حوادث طبیعی و غیر طبیعی متحمل شده اند، هرگز در این لیست قرار ندارند و قطعا عمق فاجعه بسیار بیشتر از اینهاست.