23 مهر 1403 - 2:38

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.
جستجو

مدیران کوتوله بر مدیران واقعی غلبه کرده‌‎اند/ شیوه غلط مدیران دولتی در برخورد با بخش خصوصی

موضوعي كه در اين یادداشت انتخاب كردم كه از دردهاي آشنای صنعت و كار باشد گم شدن جايگاهها و موقعيت شركت‌هاي خصوصي و كارفرماها است.

به نظر مي‌رسد كه اين مشكل فرهنگ كاري از جايي شروع شد كه به اصلاح مديران كوتوله بر مديران واقعي غلبه كردند و وزنه تعدد مديران كوتوله و كم سواد بر مديران باسواد و مسلط بر امور مديريت و صنعت پيشي گرفت. نتيجه آن شد كه زبان جاي مغز را گرفت و آنجا كه تعقل و تخصص جايي نداشته باشد تهديد و فرياد جاي آن را خواهد گرفت. مديراني كه توانايي مديريت و تحليل امور و وضعيت جاري پروژه و كار را نداشته باشند با توهمات خود سعي دارند تا در اولين گام، وضعيت اداره امور را خيلي عالي نشان دهند و آنجايي كه راه حل‌ها منطق كاربردي خود را دارند كه به صرف خواسته عمل نمي‌شود سعي دارند كه با تهديد و درگيري و اعمال زور از موقعيتي كه در آن قرار گرفته‌‎اند استفاده كنند.

نتيجه مخرب اين عملكرد در سطوح پايين‌تر بيشتر به چشم می‌خورد جایی كه كارشناسان لايه‌هاي پايين‎‌‎تر نيز با الگوبرداري از مديران خود همان راه و منش را در پيش مي‌گيرند. زماني را به ياد دارم كه بزرگان مديريت در صنعت از چند منش مديريتي سطح بالا برخوردار بودند، در وقت گذاشتن براي شركت‎هاي تامين كننده و خدمات بخش خصوصي كم نمی‌گذاشتند و اين اصل را داشتند كه حضور آنها در هر زمان به عنوان بازوي اجرايي كار محترم و در راس اولويت‎هاست، در حالي كه اين روزها با مديراني سر و كار داريم كه اگر براي ديدارشان از مدت‎ها قبل هم اقدام شود باز هم جوابگو نيست و اصطلاحي رايج كه اگر وزير را مي‎خواستيم ببينيم راحت‌تر بود از همين سيستم نشات گرفته است.

سوي ديگر آن مديرانی با تخصص بالا و اشراف بر جنبه فني امور بوده كه انتظارات و خواسته‌هاي نامعقول از سيستم در حال اجراي پروژه نداشتند و با بررسي دقيق جوانب پيشنهادات و پاسخ‎ها به راه حل‎ها و برنامه‌هاي زماني منطقي می‌رسيدند، چيزي كه اين روزها كمتر ديده مي‌‎شود و تاخيرها در پروژه‌ها بجاي آنكه در راه حل‎هاي منطقي مانند كمبود نقديگي كارفرماها و ديركردهاي مالي و مشكلات قوانين واردات و ارزي كشور ديده شوند، بدون منطق درست با تحت فشار قرار دادن بخش خصوصي با اهرم‎هاي ضمانتنامه و تهديد به عدم همكاري در آينده سعي در مديريت اين بحران‎ها دارند. بديهي است این مدیران با این نوع رویکرد راه بجايي نخواهند برد جز اینکه فاصله شركت‎هاي سازنده و تامين كننده از كارفرماها كه روز به روز بيشتر خواهد شد.

اين مساله وقتي به عمق فاجعه مي‎رسد كه لايه‌هاي پايين دست كارشناسان در حوزه كارفرمايي هم جايگاه مديران بخش خصوصي توليد و تامين را درك نكرده و از در تهديد و فشار با آنها وارد می‌شوند. گويا فراموش شده كه رشد و توسعه بخش‎هاي خصوصي و مديران آنها حاصل تلاش‎ها و زحمات خود آنهاست و ارزش‎هاي چنين بخش‎هايي در هر جاي دنيا ستودني است، نه اينكه كه يك كارمند يا كارشناس با قرار گرفتن در جايگاه كارفرمايي به خود اجازه دهد با هر رويكردي با بخش خصوصی رفتار کند.

به خوبي به ياد دارم در يكي از پروژهاي فازهاي پارس جنوبي معاون بازرگاني يكي از همين سازمان‎هاي شبه دولتي بي محابا در ميان كارشناسان خود در جلسه‎اي با روش فرياد زدن و تهديد كردن سعي در مديريت كار داشت، چندي از جلسه گذشته بود كه من با آرامش خاصي گفتم مهندس فقط در نظر بگيريد كه اگر بي‌‎‏احترامي شما را پاسخ نمي‌‎دهم به صندلي شما دارم احترام مي‌‎گذارم، كه ايشان با تعجب كه متوجه حرف من نشده بود پرسيد يعني چه؟ گفتم اين جايگاه فعلي شما روي اين صندلي است و هر كس ديگري كه اينجا باشد به او هم احترام مي‌‎گذارم ولي روزهايي را هم در نظر بگيريد كه اگر روي اين صندلي نبوديد باز هم احترام داشته باشيد، فرق من با شما اين است كه من در بخش خصوصي صاحب صندلي خودم هستم و هميشه روي آن می‌نشينم اما شما گذاريي. اين صحبت من باعث شد تا آخر جلسه حرفي براي گفتن نداشته باشد.

ما بايد در فرهنگ كاري ياد بگيريم احترام گذاشتن و درك جايگاه‎ها از اهميت بسيار بالايي برخوردار است و گم كردن اين مسير جز دلسردي بخش‎هاي مهم صنعتي نتيجه‌ای نخواهد داشت و مرگ اخلاقيات و مراودات انساني قطعا به پيشبرد فضاي صنعتي نه تنها كمكي نخواهد كرد بلكه سد راهي در مسير آن خواهد بود كه از قديم گفته‌اند درخت هر چه پربارتر، افتاده‌تر است.

برچسب‌ها:

اشتراک‌گذاری

لینک کوتاه:

No posts found
همچنین بخوانید
آخرین اخبار