تا دهه ۷۰ میلادی رشد اقتصادی به معنای تغییر در معیشت مردم بود؛ اما پس از این دوران به دلیل تغییر ماهیت تکنولوژی صنعتی این شرایط متفاوت شد. پس از ایجاد تحولات صنعتی در دهه ۷۰ میلادی و پیشرفت تکنولوژی سرمایهبر و اتومات میشود که رشد اقتصادی داشت، اما توزیع درآمد صورت نگرفت و اشتغال ایجاد نشد. این موضوع به دلیل ماهیت رشد است؛ به همین دلیل از همان دوره به کشورهای درحال توسعه تاکید میشد که به موضوع رشد فقرزدا بپردازند.
رشد اقتصادی عمدتاً در واحدهای صنعتی و اقتصادی سرمایهبر است
بنابراین میتوان رشد اقتصادی داشت، اما توزیع درآمد درست انجام شود و یا توده مردم از آن بهرهمند شوند. همچنین میشود رشدی داشت که آثار آن به توده بیشتری از مردم تسری پیدا کند. در کشور ما رشدی که حادث شده است به خصوص در شرایط تحریمی عمدتا در واحدهای صنعتی و اقتصادی سرمایهبر مانند پتروشیمیها و فولادیها بوده است. این نوع واحدها صادرات دارند و با توجه به نرخ ارز درآمد و سوددهی آنها بالا میرود، اما با توجه به اینکه فعالیت آنها مبتنی بر تکنولوژی و اتوماسیون است و سطح اشتغالزایی پایینی دارند، معمولاً موجب رشد درآمد توده مردم نمیشوند.
این شرایط زمانی تشدید میشود که بخش زیادی از رشد اقتصادی فعلی ما در اثر تحولات نفتی بوده است. همچنین برخی از از رشد اقتصادی مربوط به واحدهایی میشود که در جریانات شیوع کرونا و همچنین تشدید تحریمهای سال ۱۳۹۷ به مرز تعطیلی کشانده شده بودند و اکنون با گشایشهایی که ایجاد شده است، احیا شده اند. از نظر میتوان گفت که ایجاد اشتغال عظیمی اتفاق نیفتاده است که تعداد بیشتری از منافع رشد اقتصادی بهرهمند شوند.
تأثیر دانشبنیانها بر افزایش تولید و رشد اقتصادی
اصولاً پیشرفت کشورهای جهان در شرایط امروز مبتنی بر علم و توسعه تکنولوژی است. اگر علم و دانش از این روند حذف شود، تبدیل به فروش منابع میشود؛ بنابراین اگر قرار است که رشدی پایدار و مستمر داشته باشیم باید این رشد برپایه توسعه علم و تکنولوژی باشد.
سیاوش غیبی پور کارشناس مسائل اقتصادی در خصوص اقتصاد دانشبنیانها گفت: باید توجه داشت که دانش بنیانها عموما نوپا هستند و نباید از آنها انتظار ایجاد تغییرات عمده اقتصادی داشت بلکه باید از آنها حمایت به عمل آورد.
وی ادامه داد: علت این موضوع که عنوان میشود نباید حمایت از دانشبنیانها متوقف شود به اقتصاد کشور ما بر میگردد. در شرایط تولید کشور ما، این ایدههای نو و خلاقانهای که توسط دانش بنیانها ارائه میشود برای رسیدن به مرحله تولید انبوه به سرمایه اولیه، حمایتهای قانونی و همچنین پیمانکارومجری توانمند نیازمند هستند.
این کارشناس اقتصادی تاکید کرد: در بخشهای مالی و پولی و تئوری و نظریه سازی اقتصادی، ایدههای دانشبنیانها بسیار موثر و حائز اهمیت است، کما اینکه بسیاری از این ایدهها هم اکنون متقاضی به کارگیری گسترده دارد. در بخش صنعت نیز به دلیل انحصارهایی که در واردات کالا و اطلاعات و تکنولوژی وجود دارد، برخی از ایدههای خوب تولید میشوند، اما قدرت ایجاد کثرت و تولید انبوه ندارند.
غیبی پور ادامه داد: در مسئله دانشبنیانها ما در ابتدای راه هستیم و البته این نوع شرکتها در کشورهای پیشرفتهتر نیز تازه کار خود را شروع کرده اند. خوشبختانه در کشور ما در بحث حمایتهای دولتی در بحث تهسیلات بانکی و همچنین مشوقهای مالیاتی کار خوبی برای پشتیبانی از دانش بنیانها انجام شده است. این موضوعات کمک میکند این افراد صاحب ایده و بعضا دانشگاهی دور هم جمع شده و تحولی ایجاد کنند.
تاثیر دانش بنیانها هنوز ناشناخته است
تحلیلگر مسائل اقتصادی تاکید کرد: درمورد تاثیر دانشبنیانها در تولید ناخالص داخلی به صراحت نمیشود اظهار نظر کرد. ما سال هاست که در دانشگاههای خود تولید علم میکنیم، اما ارتباط این علم و عمل بسیار ضعیف است. در برخی از وزارت خانهها میتوانیم بیش از ۵۰۰ جلد پایان نامه کاربردی بیابیم و میبینیم که بسیاری از آنها به مرحله اجرا نرسیده اند.
تاثیر دانش بنیانها در تولید مردمی
غیبی پور گفت: در چند عرصه خاص که تاثیر زیادی هم در تولید دارند دانش بنیانها میتوانند موثر واقع شوند. به عنوان مثال با توجه به کمبود منابع آبی در بخش کشاورزی، دانش بنیان میتوانند در تکثیر گونههای جدید گیاهان که آبی کمتری نیاز دارند و یا شیوههای جدید آبیاری را ابداع و تولید کنند.
وی تاکید کرد: باید در مورد استفاده از شیوههای نوین کشاورزی توسط دانش بنیانها به این نکته توجه داشت که تفهیم اهمیت کار آنها برای کشاورزانی که به شیوه سنتی آشنا هستند، به درستی انجام شود. نکته دیگر نیز این است که چه سازمانهایی از این حرکت حمایت میکنند.
ایدههای دانشبنیانی
تحلیلگر مسائل اقتصادی ادامه داد: در کشور ما تشکلهای دانش بنیانی وجود دارد، اما این اعتباراتی که وجود دارد تا این ایدهها را به عمل نزدیک کند، کمرنگ است. نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که تمام ایدهها به عمل برسند، اما باید شرایطی ایجاد شود که ارتباط دانش بنیانها و دانشگاهیان با بخش صنعت تقویت شود.
وی اظهار کرد: در همین راستا معمولا دانش بنیانیها که با واحدهای صنعتی بزرگ در ارتباط هستند موفقتر عمل میکنند چرا که این واحدها توان تغییر رویه خود را به شیوههای نوین دارند و همچنین میتوانند از تحقیقات پشتیبانی کنند؛ اما توان واحدهای دامداری و کشاورزی کوچک برای این مقوله معمولا محدودتر است.