21 آذر 1403 - 7:57

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.
جستجو

مشارکت ؛ آزمون حق و باطل

انتخابات مهمترین رکن دموکراسی است. در کشورهایی که به رای مردم احترام می گذارند، انتخابات به موقع برگزار می شود، اما در کشورهایی که بر پایه دیکتاتوری بنا شده، حکم حاکمان بر آرای مردم برتری دارد.

دیکتاتوری شبیه دموکراسی

دموکراسی به اندازه ای اهمیت دارد که کشورهای دیکتاتوری همچون کره شمالی، انتخابات را برگزار می کنند، اما تکلیف انتخابات از پیش تعیین شده و برای مردم مشخص کرده اند که به چه کس یا کسانی باید رای بدهند. در برخی کشورها همچون روسیه نیز می توان نتیجه انتخابات را پیش بینی کرد. در این قبیل کشورها قدرت در اختیار گروهی خاص است که نامزد پیروز انتخابات از سوی آن گروه معرفی می شود و فرد دیگری جرات کاندیداتوری ندارد. کودتا یکی دیگر از حکومت های دیکتاتوری است که نظامیان قدرت را در دست می گیرند و قول می دهند بزودی قدرت را در قالب همه پرسی در اختیار مردم قرار دهند، اما هرگز این اتفاق نمی افتد یا نظامیان کودتاچی در انتخابات حضور می یابند و مردم به ناچار به انها رای می دهند.

نقش آفرینی مشارکت

مشارکت در انتخابات حرف اول را می زند. کاهش میزان مشارکت به ویژه اگر با شدت گرفتن مشکلات همراه باشد، اعتراض به سومدیریت و نارضایتی مردم است. مردم وقتی با صندوق رای قهر می کنند، به حکومت این پیام را می دهند که امیدی نیست و حتی آرزوی بهبود با روی کار آمدن فرد جدید را نیز ندارند. به همین دلیل تمامی کشورها هر هر انتخابی که برگزار می کنند، آمار مشارکت را اعلام می کنند. آمار بالای مشارکت حکایت از تایید حکومت و آمار پایین حکایت از اعتراض دارد.

حضور مردم در صحنه ایران

آنچه در ایران شاهد بودیم، تغییر حکومت شاهنشاهی نه با کودتا یا هر روش معمول دیگر، بلکه با انقلاب بود. مردم تصمیم به تغییر حکومت گرفتند و در اعتراضی سراسری، با دست خالی و بدون سلاح به خیابانها آمدند و پیروزی انقلاب اسلامی را رقم زدند. اولین گام انقلاب، مراجعه به آرای مردمی بود. در حالی که مردم حاضر به پذیرفتن هر نوع سیاستگذاری از سوی امام خمینی بودند، انتخابات در 10 و 11 فروردین 1358 تنها بعد از گذشت 47 روز از پیروزی انقلاب برگزار شد و بیش از98 درصد مردم به حکومت جمهوری اسلامی رای دادند. اتفاقی که بی سابقه بوده و نشان می دهد که آرای مردم تا چه اندازه اهمیت دارد.

دموکراسی در راس امور

پس از آنکه مردم به جمهوری اسلامی رای دادند، هر تصمیمی به آرای مردم منوط شد. از قانون اساسی تا انتخاب نمایندگان مجلس خبرگان، مجلس شورای اسلامی و رییس جمهور به رای مردم گره خورد تا نشان دهد دموکراسی در راس امور قرار دارد. نکته مهم آنکه رای مردم همواره مورد احترام بوده که نمونه آن را در سانحه سقوط بالگرد و جان باختن رییس دولت سیزدهم شاهد بودیم. بدون معطلی روند برگزاری انتخابات در 50 روز اجرا و مقرر شد 8 تیر مردم به رییس جمهور دولت چهاردهم رای بدهند.

تلاش برای مشارکت

اکنون 6 نامزد ریاست جمهوری از بین 80 داوطلب برگزیده شدند. در بین این نامزدها از طیف های گوناگون وجود دارند. این بار نمی توان ادعای تایید صلاحیت یک جانبه و نادیده گرفتن نامزد مورد تایید جناح دیگر را مطرح کرد. به اندازه کافی شرایط برای معرفی نامزدها مهیا شده و از سفرهای استانی تا حضور در فضای مجازی و مناظره های صداوسیما برای هر کدام از نامزدها در نظر گرفته شد. هر وعده ای که دلشان خواست دادند بدون آنکه بدانند در حیطه اختیارشان قرار دارد یا شرایط اجازه اجرای آن را می دهد یا نمی دهد. هر فضایی که نیاز داشتند در اختیارشان قرار داده شد. از استادیوم تا کف خیابان برای تبلیغات انتخاباتی استفاده شد به نوعی که مشکلات زیادی رقم زد، اما مانعی ایجاد نشد.

پایان بهانه تراشی

اگر تمام اقدامات صورت گرفته از تایید صلاحیت ها تا تبلیغات انتخابات را بررسی کنیم، متوجه می شویم نظام برای افزایش میزان مشارکت، تمامی اقدامات لازم را انجام داده و به جرات می توان ادعا کرد بهانه ای برای قهر با صندوق وجود ندارد. اکنون هر دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا نامزدهای خودشان را دارند و آنهایی که در انتخابات قبل اعلام کرده بودند نظری راجع به نامزدها ندارند، وارد عرصه شده و از نامزد همسو با دیدگاه خودشان حمایت و اعلام کرده اند در انتخابات شرکت می کنند و به یکی از نامزدها رای می دهند.

هرجا که می خواهی باش

اکنون زمان حضور برای حمایت از کیان ایران است و باید به صورت گسترده پای صندوقهای رای حاضر شویم. فرقی نمی کند به چه کسی رای بدهیم، زیرا حق انتخاب داریم اما غیبت در این شرایط حساس که از سوی دشمنان نظام به اشکال گوناگون تهدید می شویم، بیانگر بازی کردن در زمین دشمن و به نفع دشمن است. شرایطی که دکتر علي شريعتي در کتاب شهادت بخوبی توصیف می کند. استاد شهید شريعتي می فرماید: حسين (ع) يک درس بزرگ‌تر ازشهادتش به ما داده و آن نيمه‌تمام گذاشتن حج و به سوي شهادت رفتن است. حجي که همه اسلافش، اجدادش، جدش و پدرش براي احياي اين سنت، جهاد کردند. اين حج را نيمه‌تمام مي‌گذارد و شهادت را انتخاب مي‌کند، مراسم حج را به پايان نمي‌برد تا به همه حج‌گزاران تاريخ، نمازگزاران تاريخ، مؤمنان به سنت ابراهيم، بياموزد که اگر امامت نباشد، اگر رهبري نباشد، اگر هدف نباشد، اگر حسين (ع) نباشد و اگر يزيد باشد، چرخيدن بر گرد خانه خدا، با خانه بت، مساوي است. در آن لحظه که حسين (ع) حج را نيمه‌تمام گذاشت و آهنگ کربلا کرد، کساني که به طواف، هم‌چنان در غيبت حسين، ادامه دادند، مساوي هستند با کساني که در همان حال، بر گرد کاخ سبز معاويه در طواف بودند، زيرا شهيد که حاضر نيست در همه صحنه‌هاي حق و باطل، در همه جهادهاي ميان ظلم و عدل، شاهد است، حضور دارد، مي‌خواهد با حضورش اين پيام را به همه انسان‌ها بدهد که وقتي در صحنه نيستي، وقتي از صحنه حق و باطل زمان خويش غايبي، هرکجا که خواهي باش! وقتي در صحنه حق و باطل نيستي، وقتي که شاهد عصر خودت و شهيد حق و باطل جامعه‌ات نيستي، هرکجا که مي‌خواهي باش، چه به نماز ايستاده باشي، چه به شراب نشسته باشي، هر دو يکي است.

برچسب‌ها:

اشتراک‌گذاری

لینک کوتاه:

 دانشجو
 بیمه مبارک
همچنین بخوانید
آخرین اخبار