20 آذر 1403 - 20:47

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.
جستجو

دکتر زهرا نظری مهر

خطرهای بازی با مهره کاندیدای پوششی

رییس دولت سیزدهم در یک سانحه هوایی جان خود را از دست داد، اتفاقی که انتخابات زود هنگام را رقم زد. اجرای قانون با جدیت در دستور کار قرار گرفت تا ظرف 50 روز رییس جمهور جدید انتخاب شود. ثبت نام آغاز شد و 278 نفر برای ثبت نام مراجعه کردند که تنها 80 نفر موفق به ثبت نام شدند. شورای نگهبان با توجه به کمبود وقت، از بین این 80 نفر 6 نفر را برگزید.

اگرچه انتقادها و اعتراض های بسیاری به رد صلاحیت ها صورت گرفت اما فعالیت های انتخاباتی بدون توجه به اعتراض ها وارد مرحله جدی شد.   هر چند این 6 نامزد تایید صلاحیت شده از سوی شورای نگهبان تا حدودی برای مردم شناخته شده بودند، اما لازم بود مردم بدانند اگر به هر کدام از این افراد رای بدهند، چه دیدگاهها و برنامه هایی برای آینده دارند تا بر آن اساس، رای بدهند. نامزدها نیز برای آنکه آرای مردم را جلب کنند، شروع به فعالیت در شبکه های مجازی، حضور در بین مردم و سخنرانی کردند. رسانه ها نیز مسوولیت خود را انجام دادند و هر کدام با توجه به دیدگاه خود، به حمایت از یک نامزد پرداختند. صداوسیما نیز به عنوان رسانه ملی، تمام شبکه ها را در اختیار نامزدها قرار داد تا دیدگاه خود را اعلام، شرایط ر ا تشریح و راهکار ارایه دهند.

مردم وقت می گذارند، به جلسات می روند، سخنرانی ها را گوش می دهند، برنامه های صداوسیما را دنبال می کنند و ساعتها پای مناظره ها می نشینند. مردم وعده ها را به خاطر می سپارند تا در آینده مطالبه گری کنند، از توهین ها و تهدیدهای سیاسی نامزدها افسرده می شوند، دروغ ها دلشان را به درد می آورد و تمامی این موارد را فقط برای روزی تحمل می کنند که قرار است برگه رای بدست بگیرند و به یکی از نامزدها رای بدهند.

بیش از یک هفته تا روز رای گیری باقی مانده و سوالات بسیاری در اذهان مردم وجود دارد که منتظر هستند پاسخ آن را از زبان نامزدها بشنوند. اما یک واقعیت آزار دهنده روح و روان مردم را آزار می دهد. “کاندیدای پوششی” ، معضلی که آرمانها را ویران می کند و همه چیز را زیر سوال می برد. در بین تمامی سوالها، بازی با شخصیت و جایگاه مردم بیش از همه آزار دهنده است. سرمقاله نویسان ماهر در برخی رسانه ها بر نگرانی مردم می افزایند. آقایان اظهار فضل می کنند که برای پیروزی یک جناح در انتخابات، بهتر است 4 نفر به نفع نفر پنجم کنار بکشند تا نفر ششم رای نیاورد. بدتر آنکه بسیاری از فعالان سیاسی یک جریان خاص نیز این بازی را دنبال می کنند و بر آن اصرار دارند.

آخ که چه بازی کثیفی را آغاز کرده اند. البته در نظر آنها این بازی کثیف نیست، اما هنگامی که تبعات آن را مورد بررسی قرار می دهیم، تازه متوجه کثیف بودن آن می شویم. اولین نکته ای که در این بازی به چشم می آید و آزار می دهد، گرفتن قدرت به هر قیمت برای این افراد است. آنها به قدرتی که در ریاست جمهوری وجود دارد، نیاز دارند، زیرا به وسیله آن می توانند به خواسته های خود دست یابند، به همین دلیل از مرزهای اخلاقی عبور  و بازی یارکشی را در انتخابات دنبال می کنند.

دومین نکته در بازی کاندیدای پوششی، زیر سوال بردن شورای نگهبان است. شورای نگهبان از بین 80 نفر 6 نفر را برگزیده که در رقابتی سالم شرکت کنند. شورای نگهبان تشخیص داده که هر کدام از این 6 نفر می توانند ریاست قوه مجریه را بدست بگیرند و نظام اجرایی کشور را اداره کنند. شورای نگهبان به این نتیجه رسیده که این افراد بر سر منافع نظام و مردم معامله نمی کنند و پای مطالبات ملی و مردمی می ایستند، اما هنگامی که نامزد ریاست جمهوری، پوششی از آب در می آید و به نفع دیگری کنار می کشد، همه چیز از جمله خودش را زیر سوال می برد.

سومین نکته کاندیدای پوششی، به سخره گرفتن مردم است. مردم باید دیدگاه های این 6 نامزد را با دقت مورد بررسی قرار دهند و به این باور برسند که یکی از آنها می تواند مملکت را اداره کند، اما نامزد مورد نظر یک باره اعلام می کند که رای خودتان را به جای من به فلان نامزد ریاست جمهوری بدهید، چون ما می خواهیم به هر قیمتی برنده شویم. تکلیف وقت، بررسی، دیدگاه، باور و انتخاب مردم چه می شود. آیا نگران این نیستیم که مردم سرخورده شوند و قید شرکت در انتخابات را بزنند؟ مگر انتخابات مسابقه ای کودکانه است که این گونه یار کشی می کنید؟

چهارمین نکته آن است که  چه تضمینی وجود دارد فردی که یک نفر را برای ریاست جمهوری برگزیده، با درک این معضل که طرف نامزد پوششی بوده، نسبت به همه چیز از جمله طیف فکری دنبال کنندگان ناامید نشود و نه تنها به همفکران یک جناح رای ندهد، بلکه به جناح دیگر برود یا حتی بی خیال رای دادن شود.

پنجمین نکته این است که رد صلاحیت ها زیر سوال می رود. کاندیدای پوششی باعث می شود مردم به این باور برسند که 5 همفکر و همسو تایید شده اند تا علیه نفر ششم که تفکری متفاوت دارد، دست به یکی کنند.

ششمین نکته که خطر کاندیدای پوششی را برجسته می کند، توهین، افترا، دروغ پراکنی و حاشیه سازی است. کاندیدای پوششی که می داند امیدی به پیروزی در انتخابات ندارد و باید به نفع نامزد دیگری کناره بگیرد، بی محابا وارد بازی های غیر اخلاقی می شود تا رقیب را زیر سوال ببرد. تصور اینکه چند نفر علیه یک نفر دروغ پراکنی کنند و تاثیرات مخربی بر ذهن مردم بگذارد، اتفاق نامبارکی است که آینده خوبی را رقم نمی زند.

هفتمین نکته شکست در انتخابات با وجود کاندیدای پوششی است. براستی اگر افراد همسو و همفکر ائتلاف کنند و به نفع یک نفر کنار بکشند و با وجود ائتلاف سنگین، شکست بخورند، دیگر آبرویی باقی می ماند؟ تفکری که بدین اندازه علیه یک جریان دیگر ائتلاف کرده  و شکست خورده، دیگر می تواند ادعای مردمی بودن داشته باشند.

نکات بسیاری در کاندیدای پوششی وجود دارد که هر کدام به تنهایی می تواند خطر آفرین باشد، خطرهایی که علاوه بر این انتخابات، انتخابات آینده را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد و زیر سوال خواهد برد. اما برای جلوگیری از این فاجعه، بهتر است شورای نگهبان در بررسی های آینده کاندیداهای پوششی را در لیست سیاه قرار دهد تا ماهیت انتخابات با کاندیدای پوششی زیر سوال نرود. فرقی نمی کند که کاندیدای پوششی متعلق به کدام طیف فکری باشد، باید از صحنه مدیریت کشور خارج شود تا عبرتی برای دیگران شود.

برچسب‌ها:

اشتراک‌گذاری

لینک کوتاه:

 دانشجو
 بیمه مبارک
همچنین بخوانید
آخرین اخبار