همیشه پای یک “رئیس بد” در میان است! تأثیرات مخرب بر انگیزه و سلامت کارکنان

به گزارش پول نیوز ، در بررسی عوامل کاهش انگیزه در سازمان‌ها، اغلب به نقش محوری “رئیس بد” اشاره می‌شود. این مقاله به قلم دکتر رضا صالح‌زاده، ابعاد مختلف این پدیده و تأثیرات منفی آن بر زندگی شغلی و شخصی کارکنان را واکاوی می‌کند.
به گزارش دکتر رضا صالح‌زاده، یکی از ریشه‌های اصلی بی‌انگیزگی کارکنان در محیط‌های کاری، وجود یک “رئیس بد” است. او تأکید می‌کند که یک رئیس نامناسب می‌تواند شغلی را که افراد دوست دارند، به تجربه‌ای غیرقابل تحمل تبدیل کند؛ از مسائل کوچک فاجعه بسازد، صدای انتقاد کارکنان را در نطفه خفه کند و زندگی سازمانی آن‌ها را به جهنمی تمام‌عیار مبدل سازد.

بدترین رئیس ۲۰۱۲

تأثیرات منفی بر زندگی شخصی و سلامت کارکنان
پژوهش‌های اخیر نشان داده است که وجود یک رئیس نامطلوب می‌تواند فکر کارمندان را به شدت مشغول کند و این مشغولیت ذهنی تا زندگی شخصی آن‌ها نیز کشیده شود. این تأثیرات منفی حتی می‌تواند به اختلال در کیفیت خواب کارکنان منجر شود. این کمبود خواب نیز به نوبه خود، چرخه‌ای معیوب را ایجاد می‌کند که در آن عملکرد شغلی و خلاقیت افراد به شکل محسوسی کاهش می‌یابد. این یافته‌ها بر اهمیت نقش مدیران در سلامت روانی و جسمی کارکنان تأکید دارد.

همچنین بخوانید  سوریه گران‌ترین کشور برای خرید خانه؛ ایران پانزدهم جهان

۲۰ نوع از “رئیسان بد”
مطالعات متعدد در حوزه مدیریت و رهبری، انواع مختلفی از رئیسان نامناسب را شناسایی کرده‌اند. در یک دسته‌بندی کلی، می‌توان ۲۰ نوع از این “رئیسان بد” را به شرح زیر معرفی کرد:
* رئیس “خودستا”: کسی که در مورد موفقیت‌های خودش مبالغه می‌کند.
* رئیس “قلدر”: مدیری که با ایجاد ترس و ارعاب بر کارکنان حکمرانی می‌کند.
* رئیس “پرتوقع”: همیشه از عملکرد شما ناراضی است و انتظارات غیرمنطقی دارد.
* رئیس “نابینا”: فردی که همواره کارکنان خود را نادیده می‌گیرد و به آن‌ها بی‌توجه است.
* رئیس “بی‌سواد”: مدیری که همه چیز را سطحی و بدون تحلیل عمیق بررسی می‌کند.
* رئیس “دروغگو”: کسی که آگاهانه و با قصد، اطلاعات نادرست ارائه می‌دهد.
* رئیس “خودخواه”: فقط به فکر منافع شخصی خود است و به دیگران اهمیت نمی‌دهد.
* رئیس “مخالف”: پاسخش برای تمام پیشنهادها و ایده‌های جدید، جمله “نه، ما نمی‌توانیم این کار را انجام دهیم” است.
* رئیس “بچه”: فردی که مانند کودکان زود از کوره در می‌رود و هیجانات منفی کنترل‌نشده دارد.
* رئیس “ارباب”: تصور می‌کند که همه چیز، از کارکنان و مشتریان گرفته تا فضای اداری، متعلق به اوست.
* رئیس “شاکی”: دائماً از همه چیز و همه کس ناله و شکایت می‌کند.
* رئیس “بازجو”: فردی که اصرار دارد تمام جزئیات، حتی موارد بی‌اهمیت، برای او توضیح داده شود.
* رئیس “متخیل”: انتظاراتی کاملاً تخیلی و غیرواقعی از کارکنان و پروژه دارد.
* رئیس “بی‌ثبات”: مرتباً نظرش در مورد نحوه انجام کار یا اهداف تغییر می‌کند.
* رئیس “درمانده”: نمی‌تواند از منطقه راحتی خود خارج شود و از تغییر و ریسک واهمه دارد.
* رئیس “ترسو”: همواره تصور می‌کند که سازمانش در حال نابودی است و دیدی منفی دارد.
* رئیس “فراموشکار”: از اختلال نقص توجه (BADD) رنج می‌برد و مسائل مهم را به خاطر نمی‌آورد.
* رئیس “عشقی”: حال خوب و بدش قابل پیش‌بینی نیست و بر اساس احساسات تصمیم می‌گیرد.
* رئیس “نیازمند”: همواره محتاج به وقت شما، همکارانتان و منابع دیگر است.
* رئیس “کوته‌نظر”: دید بلندمدت ندارد و فقط به نتایج کوتاه‌مدت فکر می‌کند.
راهکارها و نفوذ زیردستان
دکتر صالح‌زاده تأکید می‌کند که وجود رئیسان بد در سازمان‌های داخلی و خارجی، به معنای عدم وجود مدیران خوب نیست. با این حال، اصلاح این روند و بهبود کیفیت رهبری، چالشی است که نمی‌توان از آن چشم‌پوشی کرد. او معتقد است که شاید اولین قدم در این راه، فرستادن این افراد برای گذراندن دوره‌های مدیریتی و رهبری باشد تا مهارت‌ها و رفتارهای لازم را کسب کنند.
علاوه بر این، مطابق با پژوهش‌های حوزه رهبری، زیردستان نیز می‌توانند بر رؤسای خود نفوذ داشته باشند. دکتر صالح‌زاده پیشنهاد می‌کند که کارکنان باید خود را به فردی ارزشمند و ضروری برای سازمان تبدیل کنند، به گونه‌ای که جایگزینی آن‌ها به راحتی امکان‌پذیر نباشد و مدیران نتوانند به سادگی آن‌ها را کنار بگذارند. این نفوذ می‌تواند به تدریج به بهبود شرایط کاری و حتی تغییر رفتار مدیران منجر شود.

برچسب‌ها:

اشتراک‌گذاری

لینک کوتاه:

 زهرا نظری مهر
- حفاری
آخرین اخبار