به گزارش پول نیوز ، انسان نیازمندی های بسیاری در سطوح گوناگون دارد، این نیازمندی ها به انداه ای زیاد است که برای تامین هر کدام راهکارهای ویژه ای اندیشیده و هزینه های بسیاری می شود به نحوی برخی مواقع، کار از رفع نیازها گذشته و به تجملات کشیده است. برای مثال؛ پوشاک در اشکال گوناگون تولید می شود که در بیشتر موارد، پوشش هدف نیست، بلکه تنوع طلبی و مد مسیر پوشاک را به انحراف برده، معضلی که در خودرو، لوازم خانگی، ساختمان، دفتر کار و… به وضوح دیده می شود.
شاید این وضعیت با انتقادهای بسیاری رو به رو باشد، اما ظرفیت های بیشتری در نیازهای انسان نهفته که در جهان بی عاطفگی، می تواند ابزاری برای باورها و علایق باشد. البته رفع بسیاری از نیازها همچون تیغ دولبه عمل می کند و در حالی که می تواند مفید و موثر باشد، زیان آوری خاص خودش را نیز دارد. نیازها در کنار معایب و مزایای آنها به اندازه ای اهمیت یافته اند که روزهای خاصی از سال به نام هر کدام از آنها نامگذاری شده تا به صورت تخصصی مورد بحث و بررسی قرار گیرند.
یکی از مهمترین و غیر قابل انکارترین نیازهای انسان، غذاست. انسان برای ادامه زندگی به مصرف غذای روزانه در سه وعده نیاز دارد و همین غذا نیز دچار تنوع و لوکس گرایی شده است. غذاهایی که با قیمت های گزاف تنها به واسطه عرضه در رستورانی خوش نام عرضه و با استقبال رو به رو می شود، حکایت از آن دارد که در بسیاری از موارد کیفیت غذا در رتبه چندم اهمیت قرار دارد و خودنمایی باعث می شود مبالغ سنگینی بدون توجیه پرداخت شود.
غذا به اندازه ای اهمیت دارد که روز جهانی غذا برای آن نامگذاری شده تا در ابعاد گوناگون مورد بحث و بررسی قرار گیرد. اگر بخواهیم نگاه همه جانبه ای به غذا داشته باشیم، در گستردگی بسیار زیادی قابلیت بررسی دارد. یکی از این موارد جذب گردشگر در قالب جشنواره های غدا و معرفی فرهنگ جوامع است. مردمی که تنها برای دیدن غذاهای عجیب و غریب مردم بومی، به یک کشور سفر می کنند. چلوکباب ایرانی در آمریکا یا سوسک و کرم سرخ شده در چین، هر کدام جذابیت های خاصی دارد.
با بررسی تورهای مسافرتی و نظر سنجی از گردشگران، متوجه می شویم که دیدن بازارهای غذایی کشورها، یکی از دلایل سفر گردشگران است. اصطلاح معروف «چینیها هر چیز چهارپایی را میخورند، به غیر از میز و صندلی؛ هر چیز پرندهای را میخورند به غیر از هواپیما و هر چیز آبزی را میخورند، به غیر از زیردریایی» حکایت از بازار غذایی عجیب غذایی چین و دیگر نقاط جهان دارد.
تخم مرغ هزار ساله یا صدساله، ستاره دریایی، کله پاچه، بالوتیا تخم اردک بارور شده، رتیل سرخ شده، فوگو غذای عجیب از ماهی سمی، سوپ لانه پرنده، اختاپوسی که در بشقاب غذایتان مدام تکان میخورد، چشم تن ماهی، کوپی لواک و مدفوع معروفش، سوسک، عقرب، گوشت سگ و گربه و خلاصه بسیاری غذاهای دیگر جای سوال و تعجب دارد.
اما این تمام ماجرای غذا نیست؛ در شرایطی که در بسیاری از نقاط جهان غذا به یک کالای عجیب تبدیل شده، در گوشه های دیگری از جهان مانند غزه، از غذا به عنوان سلاح جنگی استفاده می شود. تبهکارانی که مردم یک منطقه را در محاصره غذایی قرار می دهند تا از شدت گرسنگی جان ببازند. زندگی برای کسانی که با شدیدترین وضعیت بمباران شده و حتی حیوانات آنها نیز از بین می رود. آمارها حکایت از آن دارد که در هر دقیقه ۱۱ نفر در جهان به دلیل گرسنگی جان میبازند و شرایط مانند قحطی شش برابر شده در حالی که هزینههای نظامی در مقیاس جهانی ۵۱ میلیون دلار افزایش یافته که حداقل ۶ برابر بیشتر از رقم مورد نیاز سازمان ملل برای مبارزه با گرسنگی است.
موضوع دیگر، اسراف مواد غذایی یک مشکل جهانی است که هر روز بیشتر میشود. تخمین زده میشود که هر سال حدود یک سوم تولیدات مواد غذایی تبدیل به زباله میشود. به عبارت بهتر اگر مواد غذایی دور ریز جهان جمع آوری و مدیریت شود، می تواند برای همیشه به بحران گرسنگی پایان دهد. غذا چرخهای اقتصاد را می چرخاند و کارخانه های بزرگی به واسطه تولید مواد غذایی، تولید، اشتغالزایی و درآمدزایی می کنند. البته غذا چرخهای درمان را نیز می چرخاند، مصرف بی رویه غذاها، بحران هایی را می آفریند که با هزینه های گزاف نیز جبران ناپذیر است. آمار مرگ و میر ناشی از بیماری ها، حکایت از آن دارد که مصرف فست فودها و غذاهای چرب، عامل بروز بسیاری از بیماری هاست. اینکه غذایی خوشمزه باشد، دلیل بر مصرف بیش از حد آن نیست، بلکه در بسیاری از موارد، غذاها بحران آفرین و مرگ آور هستند.
اما فارغ از تمام حاشیه ها، غذا جذابیت هایی دارد که نمی بینیم، یا می بینیم و متوجه نمی شویم، یا از کنار آنها بسادگی عبور می کنیم یا نمی خواهیم از آنها بهره بگیریم. غذا می تواند باعث صمیمیت، عشق و علاقه شود، به کدورت ها پایان دهد، و فرصتی برای نزدیک تر شدن باشد. کدام گزینه ای به غیر از غذا خوردن را سراغ دارید که بتواند تمامی اعضای خانواده را دور هم جمع کند. از بزرگترین تا کوچکترین عضو خانواده سر سفره غذا می نشینند و دستپخت مادر خانواده به عنوان ابزار این اجتماع را با ولع می خورند. این غذای وحدت آفرین می تواند ساده ترین و ارزانترین غذای جهان باشد. در سر سفره مباحث بسیاری از انتقاد تا تشویق و حتی مباحث سیاسی و اخبار روز مطرح می شود.
غذا می تواند ابزاری برای آشنایی بیشتر باشد. دو نفر که می خواهند بیشتر همدیگر را بشناسند، رستوران، کافی شاپ، قهوه خانه و… را برای خوردن غذا برمی گزینند تا به بهانه غذا خوردن، با اعتقادات و باورهای یکدیگر بیشتر آشنا شوند. حتی علاقه مشترک به یک غذا، می تواند گزینه ای برای نزدیکی بیشتر باشد. همچنین می تواند بهانه ای برای پایان دادن به کدورتها باشد. دعوتی دوستانه، عاشقانه یا شاعرانه برای خوردن ناهار یا شام در خانه یا رستوران می تواند راهکاری برای تحکیم رابطه های سست شده باشد. حتی بسیاری از قرارهای کاری که به بستن قراردادهای بزرگ منجر می شود، پای سفره های ناهار و شام رقم می خورد.
در نهایت تاکید می شود؛ غذا آثار مثبت و منفی بسیاری دارد که انتخاب هر کدام به تفکرات و باورهای افراد بستگی دارد. غذا مانند چاقویی است که بستگی دارد در دست چه کسی باشد. اگر چاقو در دست جراحی کارآمد باشد، جان انسانی را از مرگ می رهاند، و اگر چاقو در دست اوباشی بی منطق باشد، جان می گیرد.