به گزارش پول نیوز ، فرهنگ ایران و ایرانی آنقدر مناسبتهای دلنشین دارد که اگر بخواهیم به تک تک آنها بها بدهیم، سراسر شادی، زیبایی، شادابی، گذشت، همزیستی و عشق را برایمان به ارمغان می آورد. مناسبت ها زیاد است، کافی است شاد بودن را بخواهیم و با تمام وجود به سوی آن برویم.
شب چله یا شب یلدا یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین مناسبت های ایرانیان است. با این بهانه پشت سرگذاشتن پاییز را با ورود به فصل سرد زمستان جشن می گیریم. فقیر یا غنی، با سواد یا کم سواد، عاقل یا عاشق، هیچکدام تفاوتی نمی کند، هر کس به وسع و از دیدگاه خود در این جشن و پایکوبی شرکت می کند. اجازه غم و اندوه نداریم زیرا فرمان شادی صادر شده است. حق نداریم تنها باشیم، زیرا فرمان دور همی داده اند.
باید برای تک تک روزهای باقیمانده تا یلدای دیگر آرزوی خیر کنیم، زیرا زمان دست به دعا برداشتن و برآورده شدن آرزوهاست. می توانیم به سراغ دیوان حافظ برویم، فال بگیریم و آینده خود را از بین ابیات این دیوان جستجو کنیم. حق داریم هر نوع میوه، شیرینی، آجیل، تنقلات، غذا یا هر آنچیزی که دلمان می خواهد و در طول سال از خریدن و خوردن آن محروم بوده ایم، بخریم و بخوریم. می توانیم بهترین موسیقی ها را گوش کنیم و صدای آن را تا جایی که دلمان می خواهد بالا ببریم، زیرا اطمینان داریم هیچیک از همسایگان بابت این صدای موسیقی از ما شکایت نمی کند. می توانیم از آنچه به هر بهانه ای محروم بوده ایم، بهره بگیریم، زیرا یلدا برای طولانی ترین شب سال، مجوز لازم را داده است.
شب یلدا زمانی برای وتو کردن همه نشدنی هاست. گویا فرمان ممنوعیت غم و اندوه صادر شده، دیو یاس و ناامیدی در بند گرفتار آمده و فرشته شادی در سرزمین پهناور ایران بر سر تمام ایرانیان پرواز می کند. بخاطر نداریم چه کسی و از چه زمانی این همه امتیاز را یک باره به مردم ایران داده، حتی در این باره مطالعه هم نکرده ایم، اما از مجوزی که برای این همه شادی صادر شده، خبر داریم، خرسندیم و از تمام این قوانین نانوشته به بهترین نحو ممکن بهره می گیریم.
از آخرین باری که بلندترین شب سال را گذراندیم، یک سال گذشت. می توانیم این گذشتن را به اشکال گوناگون توصیف و تفسیر کنیم. یک سال پیرتر شدیم یا یک سال بر تجربیاتمان افزوده شد. یک سال بار غم ها را بر دوش کشیدیم یا یک سال خوش بودیم. یک سال پر درد و رنج یا عشق و لذت را به یاد بیاوریم. انتخاب با ماست که گذشته را چگونه بخاطر بیاوریم.
می توانیم تمامی بدی ها را از ذهنمان پاک کنیم و تنها خوبی ها بماند. می توانیم جمعی با حضور پدربزرگ و مادر بزرگ، پدر و مادر، فرزند و نوه گردهم آوریم و هر کدام خاطره ای دلنشین تعریف کنیم تا صدای خنده هایمان به قهقهه تبدیل شود و جهان را بگیرد. کافی است باور کنیم یلدا فرصتی برای پیوند دلهاست. شاید یلدا فرصتی برای احیای دوباره انسانیت باشد.
بیشتر بخوانید: وقتی زن در تاریکی نور می شود
می توانیم از یلدا وام بگیریم، فاصله ها را از بین ببریم و گرمی زندگی را هنگام در آغوش گرفتن عزیزانمان تجربه کنیم. بخاطر بیاوریم که چه مدت از آخرین باری که پدر و مادرمان را در آغوش گرفته و بر دست و صورتشان بوسه زده ایم، گذشته است. اندیشه کنیم آخرین باری که لذت پدر و مادر بودن را با در آغوش کشیدن فرزندانمان با تمام وجود حس کردیم، کی بوده و جبران کنیم. می توانیم به همسرمان نگاه کنیم و بدون آنکه از فرزندمان خجالت بکشیم، به سویش برویم، عاشقانه در آغوشش بگیریم و دست و صورتش را غرق بوسه کنیم.
می توانیم هر آنچه ندیده ایم، دیده باز کنیم و ببنیم. می توانیم شکرگزار خداوند باشیم و به خاطر تمامی نعمت هایی که به ما ارزانی کرده، در مقابل عظمتش تعظیم کنیم.
می توانیم در بلندترین شب سال، زشت ترین صفت ها را از خود دور کنیم. می توانیم خساست را کنار بگذاریم و گشاده دست باشیم، به سراغ نیازمندان برویم و سفره شب یلدا را برای آنان نیز پهن کنیم. می توانیم افرادی که در بین اعضای خانواده یا همسایه از تمکن مالی پایین تری برخوردار هستند، به جمع خودمان دعوت کنیم تا شرمندگی پدر حقوق بگیری که توان خرید شب یلدا را ندارد، نزد زن و فرزندش بی رنگ کنیم.
می توانیم هنگام فروش میوه، آجیل، تنقلات، مواد غذایی و… وضعیت آنهایی که مایل به برگزاری شب یلدا هستند اما توان مالی لازم را ندارند، در نظر بگیریم و برای شادی آنان، از سودهای کلانی که با گرانفروشی به جیب مان سرازیر می شود، بگذریم.
کارهای بسیاری می توانیم انجام دهیم تا فعل انسان بودن را صرف کنیم، زیرا بار دیگر به شبی طولانی رسیدیم و قرار است به شب های طولانی پایان دهیم و رسیدن به روزهای طولانی را تجربه کنیم.




آژانس خلاقیت کوانتا