Search

یادداشت دوّم از مجموعۀ «آشنایی اجمالی با مبانی و آموزه های مکتب اقتصادی اتریش»

ارزش از نگاه انسان: نظریه ذهنی ارزش در مکتب اقتصاد اتریش

مکتب اقتصاد اتریش، ارزش را امری ذهنی می‌داند و بازار آزاد را نتیجه تعامل ترجیحات فردی می‌داند، نه محصول محاسبه هزینه تولید. این رویکرد، رفاه و رشد اقتصادی را از طریق انتخاب‌های آزاد انسان‌ها و نظم خودجوش بازار توضیح می‌دهد. برخلاف مکتب کلاسیک و نئوکلاسیک، اتریش بر پویایی و نقش کنشگر انسانی تأکید دارد.

به گزارش پول نیوز ، پرسش بنیادین درباره ارزش

چرا طلا ارزشمند است و آب ــ با همه حیاتی‌بودنش ــ معمولاً ارزان؟ این پرسش از قرن نوزدهم تا امروز، یکی از گره‌های اصلی اندیشه اقتصادی بوده است. پاسخ مکتب کلاسیک (Classical School) به این سؤال، بر پایه «ارزش ذاتی» و «کار در تولید» بود؛ اما مکتب اقتصاد اتریش با رویکردی تازه، بنیان این درک را دگرگون کرد.

نظریه ذهنی ارزش: نقطه آغاز انسان‌محور

کارل منگر، بنیان‌گذار مکتب اتریش، در کتاب Principles of Economics (۱۸۷۱) نشان داد که ارزش از درون انسان برمی‌خیزد، نه از درون کالا. به‌عبارت دیگر: ارزش، امری ذهنی (Subjective) است. آنچه چیزی را ارزشمند می‌کند، ارزش‌گذاری فردی و موقعیتی انسان‌هاست، نه مقدار کار یا موادّ به‌کاررفته در آن. مثال ساده: در بیابان، یک بطری آب از نگاه فرد تشنه بسیار باارزش‌تر از یک تکه طلاست. اما در بازار شهر، همین نسبت برعکس می‌شود.

تمایز با دیدگاه مکتب کلاسیک

در مکتب کلاسیک (آدام اسمیت و ریکاردو)، ارزش بر پایه «هزینه تولید» یا «میزان کار انسانی» تعریف می‌شد، اما در مکتب اتریش: ارزش از ترجیحات فردی ناشی می‌شود. بازار، حاصل جمع و تعامل این ترجیحات است. قیمت، نه نتیجه محاسبه مهندسی، بلکه بازتاب برداشت‌های ذهنی از کمیابی و مطلوبیت است.

پیوند نظریه ارزش با بازار و رفاه

وقتی ارزش را امری ذهنی بدانیم، بازار آزاد معنا و توجیه تازه‌ای می‌یابد: هر فرد آزاد است بر اساس خواست، نیاز و زمان خود تصمیم بگیرد. این آزادی، همان نیروی پنهانی است که در مکتب اتریش به آن نظم خودجوش بازار (Spontaneous Order) گفته می‌شود. در چنین نظامی، رفاه واقعی نه از «دستور» بلکه از کنش داوطلبانه انسان‌ها حاصل می‌شود. رشد اقتصادی نیز از تعامل همین تصمیم‌های شخصی شکل می‌گیرد.

پیامدهای کاربردی در اقتصاد امروز

از این نظریه، چند نتیجه عملی به‌دست می‌آید: ۱. سیاست‌گذار نمی‌تواند ارزش واقعی کالاها را تعیین کند، چون ارزش از ذهن مردم برمی‌خیزد. ۲. قیمت‌ها باید آزاد باشند تا سیگنال‌های واقعی بازار را منتقل کنند. ۳. بنگاه‌های اقتصادی موفق، آن‌هایی‌اند که توانایی درک و پاسخ به ترجیحات متغیّر مشتریان را دارند. مثال کاربردی: در بازار دیجیتال امروز، ارزش یک اپلیکیشن یا پلتفرم، نه به هزینه تولید کد، بلکه به تجربه ذهنی کاربر بستگی دارد.

برتری و جنبه تطبیقی مکتب اتریش

در حالی که مکتب نئوکلاسیک بر مدل‌های ریاضی و تعادل‌های انتزاعی تأکید دارد، مکتب اتریش پویایی و نوسان مداوم ارزش‌ها در زندگی واقعی را می‌بیند. این نگاه، اقتصاد را از اعداد خشک، به سمت رفتار زنده انسان‌ها برمی‌گرداند.

بیشتر بخوانید : آغاز راهی تازه در فهم اقتصاد: نگاهی به مکتب اتریش

❇️ جمع‌بندی و مسیر یادداشت بعدی

مکتب اتریش با نظریه ذهنی ارزش، اقتصاد را از سطح کالا و کارخانه به سطح انسان و انتخاب ارتقا داد. در یادداشت سوم، به یکی از پیامدهای مهم این نگرش می‌پردازیم: نقش پول و نظم خودجوش بازار در اندیشه هایک؛ یعنی اینکه چگونه پول سالم و آزادی مبادله، می‌تواند حافظ این نظم انسانی باشد.

🖋 دکتر علی شفابخش/ پژوهشگر فلسفه و اقتصاد/ واحد تحلیل اقتصادی پول‌نیوز

اشتراک‌گذاری

لینک کوتاه:

Final1
Untitled
آخرین اخبار