شادی ممنوع ؛ ماتم آزاد

به گزارش پول نیوز ، «اجرای عمومی خیابانی رایگان همایون شجریان (فرزند خسرو آواز ایران) ساعت ۱۰ شب جمعه ۱۴ شهریور در محل برج میدان آزادی تهران، با حمایت بانک صادرات ایران برای عموم مردم برگزار می شود». خبر همین بود که تحولی بنیادین در روح و روان مردم ایجاد کرد. همایون شجریان در نشست خبری ویژه‌ای که در برج سپهر بانک صادرات ایران برگزار شد گفت: پس از سال‌ها آرزوی من برای اجرای یک کنسرت خیابانی و عمومی برای مردم از سمت وزارت فرهنگ مورد موافقت قرار گرفته و احتمال ادامه‌دار بودن آن نیز وجود دارد. وی افزود: بانک صادرات ایران هزینه برگزاری این کنسرت را تقبل کرده و همراه ما در کنار مردم ایستاده است.

این خبری مسرت بخش برای تمامی مردم به ویژه دهک های پایین جامعه بود. مردمی که بارها تابلوهای تبلیغاتی برگزاری کنسرت خوانندگان را در سطح شهر دیده بودند، اما بدلیل قیمت بالای بلیت و حقوق های ناچیزی که توان تامین حداقل های زندگی را برای آنها غیر ممکن کرده بود، سالها آرزوی دیدن یک کنسرت را در دلهایشان سرکوب کرده بودند.

خبر برگزاری کنسرت دهان به دهان می چرخید. حضور در یک کنسرت شاد، آن هم در فضای باز و بدون پرداخت حتی یک ریال برای همگان جذاب بود. حضور در این  کنسرت برای دارا و ندار تفاوتی نمی کرد، زیرا چنین تجربه ای برای بار اول اتفاق می افتاد. جدی ترین سوالی که در ذهن همگان مطرح می شد، چگونگی شکل گیری و اجازه برگزاری این کنسرت بود. مردم فراموش نکرده بودند که برگزاری کنسرت در بسیاری از شهرها ممنوع است، ممنوعیتی که باعث شده مردم بسیاری از شهرها درک درستی از شادی نداشته و حق نداشته باشند برای زندگی خود تصمیم بگیرند. مردمی که فقط باید کار کنند، نانی بدست بیاورند، بخورند و بخوابند.

شبکه های مجازی به فضای اظهار نظر در مورد کنسرت همایون شجریان اختصاص داشت. از مردم عادی تا فعالان سیاسی و حتی اقتصاددانان به تجزیه و تحلیل کنسرت در فضای باز مختص شده بود. حمایت قاطع و 100 درصدی از این کنسرت، جای تعجب داشت و این نکته را در ذهن هر اندیشمندی متبلور می کرد که ایران در آرزوی شادی است. حتی افراطیون دو آتشه نیز از این کنسرت انتقاد نمی کردند.

در حالی که همگان در انتظار فرا رسیدن جمعه و برگزاری کنسرت بودند، زمزمه های کارشکنی و چوب لای چرخ گذاشتن ها آغاز شد. بازی های به ظاهر فرهنگی که بوی گند سیاسی‌کاری بخوبی از آن به مشام می رسید، همه چیز را تحت تاثیر قرار داد. یک باره خبر تغییر محل برگزاری کنسرت از میدان آزادی به استادیوم آزادی همگان را شوکه کرد. تفسیرها حکایت از آن داشت که مسوولان پیش بینی کرده اند استقبال بسیار زیاد خواهد بود و میدان آزادی پاسخگو نیست و چون احتمال سفر مردم از دیگر شهرها نیز زیاد بود، استادیوم آزادی را در نظر گرفته اند، اما زهی خیال باطل. بازی های پینگ پنگی بین شهرداری و دولت، به هوا شدن کنسرت منجر شد و مسوولان که با تیغ تند انتقادهای مردم رو به رو شده بودند، هر کدام گناه را بر دوش دیگری می گذاشت.

مردم بخاطر دارند که همایون شجریان اعلام کرده بود: مجوز برگزاری این کنسرت از سوی دفتر معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دفتر موسیقی صادر شده و هماهنگی‌های این سازمان با سایر دستگاههای اجرایی و همکاری تمامی دستگاه‌های اجرایی برای حمایت از برگزاری آن و برنامه‌ریزی برای احتمال پخش آنلاین این کنسرت صورت گرفته است. مگر شجریان نگفته بود برگزاری این کنسرت خیابانی برای مردم جامعه و برای حال خوب مردم مفید است و امید داریم این حرکت آغاز راهی باشد که صدای موسیقی، بی دغدغه در جای جای میهن عزیزمان طنین انداز شود.

لغو کنسرت بار دیگر روح و روان مردم را تخریب کرد و فضای مجازی را به آتش کشید. افراطیون و افراد معلوم الحال، در فضای مجازی بدنبال تطهیر این کارشکنی آشکار برای اجرا نشدن کنسرت بودند. احتمال اینکه کنسرت موسیقی به هنجار شکنی و کشف حجاب منجر شود، با جدیت مطرح می شد، توجیه بدی که همه چیز را تحت تاثیر قرار می داد. مگر در مراسم مذهبی، دهه عاشورا، راهپیمایی اربعین حتی کشتی حسینی در میدان آزادی، زنان و دختران کشف حجاب نکرده و رفتارهای آنچنانی نشان ندادند، اگر نگرانی از برگزاری کنسرت بدین اندازه جدی است، چرا از برگزاری مراسم مذهبی جلوگیری نمی شود و مهمتر آنکه چرا مردمی که با جان و مال و دل در سوگ ارتحال و شهادت چهارده معصوم حضور می یابند، حق شادی ندارند؟

مردمی که با پایان یافتن ماه رمضان و آمدن شوال، شعار می دهند “صد شکر که این آمد و صد حیف آن رفت”. مردمی که قبل از محرم خیابانها را سیاه پوش می کنند، از اول محرم بر سروسینه می کوبند و روز عاشورا در عزای حسین بن علی به اوج اشک و اندوه می رسند و تا اربعین همچنان پیراهن سیاه از تن بیرون نمی آورند و مردمی که با شهادت هر یک از امامان خون می گیرند، چرا در ایام دیگر حق شادی ندارند؟

بیشتر بخوانید: لحظات بی مثال عاشقی

بی شک نگرانی از کنسرت همایون شجریان هیچ توجیهی ندارد. قطعاتی که قرار بود همایون شجریان اجرا کند، بارها کنسرت داده بود. قرار بود این کنسرت با قطعه دیار عاشقی به ایران عزیز آغاز شود و با سرو چمان، اشک مهتاب، دگرباره بشوریدم، هوای زمزمه‌هایت، هوای گریه،  چندین تصنیف و آواز کوتاه ادامه یابد و در نهایت با قطعه مرغ سحر به اتمام برسد که همه اینها با تایید وزارت ارشاد رسیده و نه تنها بارها خوانده شده، بلکه از رسانه ملی نیز پخش شده است.

پس از لغو کنسرت همایون شجریان نوشت: عزیزان آن چیزی که حدس میزدم آخر سر همان شد. وسایل ما اجازه ورود نگرفته و به نظر می‌آید که توان مدیریت برای حضور جمعیت میلیونی این اجرا وجود ندارد. جلسات و بررسی‌هایی که این چند روزه انجام شده کاری است که می بایست قبل از موافقت با درخواست ما در دو ماه گذشته انجام می‌شد. به هر حال این اجرا انجام نخواهد گرفت.  ما زِ یاران چَشمِ یاری داشتیم/ خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم/ تا درختِ دوستی بَر کِی دهد/ حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم/ نکته‌ها رفت و شکایت کس نکرد/ جانبِ حُرمَت فرو نگذاشتیم/ گفت خود دادی به ما دل حافظا/ ما مُحَصِّل بر کسی نَگماشتیم.

بدتر آنکه زمزمه برگزاری کنسرت همایون شجریان در خارج از کشور مطرح شده، کنسرتی که برای شجریان درآمدزایی دارد. فراموش نکنیم که مردم برای حضور در کنسرت خوانندگان ایرانی به کشورهای دیگر به ویژه کشورهای همسایه می روند. دلارهایی که مردم ایران می پردازند تا در کنسرتهای ترکیه، امارات، ارمنستان، تاجیکستان، کشورهای اروپایی و… حضور یابند.

بی شک برگزاری کنسرت حتی در فضای مجازی هزینه های جانبی دارد که تامین آنها بسیار سنگین است. بانک صادرات ایران در اقدامی بی مثال، تامین هزینه این کنسرت را بر عهده گرفت. اگرچه این کنسرت برگزار نشد، اما این اقدام بانک صادرات ایران برای خوش کردن حال مردم هرگز از یاد نخواهد رفت. فراموش نکنیم که بارها رهبر انقلاب در مناسب های گوناگون تاکید کردند که حال مردم خوب نیست. ایشان در مورد کارگران، بازنشستگان و بسیاری از اقشار این ادبیات را بکار بردند و حمایت مالی بانک صادرات از این کنسرت، اقدامی بی بدیل برای خوب کردن حال مردم بود، اما دیدیم که کارشکنان برای حال مردم هیچ ارزشی قایل نیستند و نمی خواهند حال مردم خوب شود.

نکته مهمتر اینکه حمایت مالی بانک صادرات ایران از کنسرت رایگان همایون شجریان در فضای آزاد، می توانست اقدامی فرهنگی شود و دیگر دستگاهها بدنبال این رویکرد و رفتار بانک صادرات ایران بروند. براستی چه اشکالی دارد بنگاههای اقتصادی بخشی از هزینه های تبلیغاتی خود را در قالب اسپانسر کنسرت رایگان در فضای مجازی اختصاص دهند. البته امید آن داریم که بانک صادرات ایران حمایت از برگزاری این کنسرت را در دستور کار قرار دهد و همچنان پرچمدار خوب کردن حال مردم باشد.

با کنار هم قراردادن این پازل، تنها و تنها یک عبارت را می توان یک تصویر را مشاهده کرد « شادی ممنوع ؛ ماتم آزاد» اما سوال اینجاست که این سیاست غلط تا کی ادامه خواهد داشت. براستی تا کی می توان شادی را برای مردم حرام کرد.

نویسنده: دکتر زهرا نظری مهر / حقوفدان

اشتراک‌گذاری

لینک کوتاه:

_DSC2990 (1)
DSC04421
آخرین اخبار