ازدواج پنهاني زوج جوان فقط يك ماه دوام آورد

به گزارش پول نیوز ، زوج جواني كه به صورت پنهاني با هم ازدواج كرده بودند، با حضور در شعبه 268 مجتمع قضايي خانواده، تنها يك ماه بعد از زندگي مشترك، به صورت توافقي از هم جدا شدند.

به گزارش فارس، مرد جوان كه 20 ساله بود، درباره نحوه آشنايي و ازدواج با همسرش به قاضي عموزادي گفت: همسرم مستاجر يكي از دوستانم بود و بعضي اوقات كه به خانه دوستم مي رفتم، او را در آنجا مي ديدم.

وي ادامه داد: محل زندگي ما در يك كوچه بود و بارها او را ديده بودم كه بعد از مدتي به او علاقه مند شدم و بيشتر اوقات سعي مي كردم به خانه دوستم بروم تا او را ببينم. مرد جوان گفت: در نهايت تصميم گرفتم كه موضوع را با وي در ميان بگذارم و از او خواستگاري كنم، وي در ابتدا با اين پيشنهاد من مخالفت كرد ولي در نهايت موفق شدم جواب مثبت را از او بگيرم.

وي ادامه داد: مشكل اصلي هنوز پابرجا بود و آن مشكل مربوط به رضايت خانواده هايمان براي اين ازدواج بود كه با توجه به موقعيت من و همسرم، مطمئن بوديم كه دو خانواده با اين ازدواج مخالفت خواهند كرد.

مرد جوان درباره مشكل و مانع اصلي در ازدواج خود گفت: همسرم 28 ساله بود و بعد از طلاق از همسر قبلي خود، با دختر 9 ساله اش به تنهايي زندگي مي كرد. وي افزود: مدتي به دنبال راهي براي رهايي از اين مشكل بوديم كه به هيچ راه حلي نرسيديم و در نهايت تصميم گرفتيم به صورت مخفيانه با هم ازدواج كنيم.

مرد جوان ادامه داد: بالاخره يك ماه قبل بدون اطلاع خانواده ها به محضر رفتيم و با هم به صورت رسمي عقد كرديم و 14 سكه بهار آزادي نيز مهريه همسرم قرار دادم. اما اين ازدواج زياد طول نكشيدچون هم خانواده هايمان از اين موضوع مطلع شدند و هم خودمان دچار مشكلاتي شديم كه تصميم گرفتيم از هم جدا شويم.

وي افزود: خانواده من متوجه اين موضوع شده و به شدت با اين كار من مخالفت كردند و پدرم به من گفت اگر او را طلاق ندهم ديگر نبايد به خانه برگردم. زن جوان نيز گفت: سنگ صبور بسياري از دوستانم بودم و آنها براي حل مشكلات شان با من مشورت مي كردند، اما نمي دانم چگونه در اين دام افتادم و نتوانستم مشكل خود را حل كنم؛ ازدواج من با پسري كه 8 سال از من كوچكتر بود كار اشتباهي بود كه بدون فكر آن را انجام دادم.

وي افزود: خانواده من نيز از وقتي متوجه اين موضوع شدند، ارتباط شان را با من قطع كرده و خواستار جدايي از همسرم شدند. زن جوان ادامه داد: با اطلاع خانواده ها، بدرفتاري همسرم با من و دخترم آغاز شد و ديگر نمي توانستم او را تحمل كنم، به همين دليل تصميم گرفتم از او جدا شوم.

اين موضوع را با وي در ميان گذاشتم و او هم موافقت كرد كه براي طلاق به دادگاه خانواده آمديم و14 سـكـه مـهـريـه خـود را در مـقـابـل صـدور حـكـم طلاق بخشيدم. قاضي عموزادي نيز بعد از شنيدن اظهارات دو طرف، حكم طلاق آنها را صادر كرد.