به گزارش پول نیوز ، در فضای پرتلاطم بحثهای هویتی ایران معاصر، جایی که شبهات قومی و پروپاگاندای معاندین و منافقین انقلاب اسلامی وحدت ملی را به چالش میکشند، انتشار کتابی مانند تشخص و هویت آذربایجان نوشته دکتر علی آذریان، با ویرایش و تحشیه جواد کریمنژاد، رخدادی قابل تأمل است.
این اثر ۴۰۰ صفحهای منتشرشده توسط انتشارات ریتم و مؤسسه فرهنگی هنری نغمه آفرینش در سال ۱۴۰۰ ، رویکردی میانرشتهای به جامعهشناسی هویت اتخاذ کرده و آذربایجان را نه به عنوان یک قومیت محدود، بلکه بخشی جداییناپذیر از تمدن ایرانی-اسلامی معرفی میکند.دکتر علی آذریان، مدرس جامعهشناسی سیاسی و فعال اجتماعی، در این پژوهش به واکاوی ریشههای تاریخی و ایدئولوژیک تشخص آذربایجان میپردازد و پانترکیسم را به عنوان ایدئولوژیای سکولار و ریشهدار در سیاستهای استعماری نقد میکند. جواد کریمنژاد، پژوهشگر و معاون سابق حوزه هنری آذربایجان شرقی، با افزودن پانوشتهای دقیق و تحشیهها، اعتبار علمی کتاب را تقویت کرده است. این همکاری، کتاب را به مرجعی دانشگاهی تبدیل کرده، هرچند رویکرد ایدئولوژیک آن گاه از توصیف خالص فاصله میگیرد و به سمت دفاع هنجاری از وحدت ملی گرایش دارد.
غنای منابع تاریخی، یکی از نقاط قوت برجسته کتاب است. علی آذریان در فصلهای ابتدایی و به ویژه فصل پنجم آذربایجان بخش جداییناپذیر ایران، به متون کلاسیک یونانی مانند آثار هرودوت و استرابو استناد میکند که مرزهای آذربایجان باستان را از رود ارس تا دریای خزر و قفقاز گسترده میدانند و آن را شهربانی کلیدی در امپراتوری هخامنشی معرفی میکنند. کتیبه بیستون داریوش بزرگ نیز به عنوان سندی محکم برای رد ادعاهای تجزیهطلبانه پانترکیستها به کار گرفته شده. این استنادات، ریشه در منابع معتبر تاریخی دارند و هویت آذربایجان را تمدنی ایرانی تعریف میکنند.

در دوره اسلامی، کتاب تشخص و هویت آذربایجان به تاریخ طبری و آثار مسعودی اشاره دارد که پذیرش اسلام توسط آذربایجانیها را در سال ۲۲ هجری مستند میسازند. مهاجرت شیعیان از کوفه و نقش آن در تشیعگرایی منطقه، با ارجاع به فتاوای محقق حلی، علامه امینی و آیتالله طباطبایی، برجسته شده است. این بخشها، ولایتمداری آذربایجان را تثبیت میکنند و پانترکیسم را ایدئولوژیای مخالف با هویت اسلامی-ایرانی میخوانند. تحشیههای کریمنژاد اینجا نقش کلیدی ایفا میکند و با پانوشتهای دقیق، اعتبار منابع شیعی کلاسیک را دوچندان میسازد. با این حال، تمرکز سنگین بر منابع شیعی، جنبههای پیشااسلامی را گاهی کمرنگ میکند؛ کاوش بیشتر در سایتهای باستانشناسی مانند حسنلو میتوانست استدلال را غنیتر سازد.از منظر حقوقی، فصلهای چهارم و پنجم به کنوانسیونهای سازمان ملل و اصل تمامیت ارضی استناد میکنند. قراردادهای گلستان و ترکمانچای به عنوان ابزار استعمار روسی تحلیل شدهاند و مقاومت تبریزیها با گزارشهای کنسولی بریتانیا مستند گردیده. این رویکرد، جداییطلبی را نقض حقوق بینالملل میداند و آذربایجان را در چارچوب حق تعیین سرنوشت درون مرزهای موجود دفاع میکند. استناد به آرشیوهای وزارت خارجه ایران و اسناد بینالمللی، عمق تحلیلی کتاب را نشان میدهد و آن را از سطح توصیفی به نقد هنجاری ارتقا میبخشد.کتاب همچنین به نظریهپردازان غربی مانند آنتونی اسمیت (قومیت به عنوان فرآیند پویا) و اریک هابسبام (سنتهای اختراعشده) ارجاع میدهد. اسمیت هویت آذربایجان را تحت تأثیر تمدن اسلامی به سمت ملی ایرانی تحولیافته میبیند، در حالی که هابسبام پروپاگانداهای ترکیهای را ریشه در سیاستهای عثمانی و آتاترک میداند. این بخشها، تقابل پانترکیسم با ناسیونالیسم ایرانی را روشن میکنند.یکی از نوآوریهای کتاب، بهرهگیری از رسانههای محلی و مجازی است. گزارشهای ایرنا ، ایسنا، نصرنیوز و شبستان از حماسه هشتم دی ۸۸ در تبریز، نقش آذربایجان در مشروطه (ستارخان و باقرخان) را با اسناد آرشیوی مستند میسازند. صفحات مجازی مانند اینستاگرام anti_pan_for_iran، پروپاگانداهای باکو و آنکارا را نقد کرده و اصالت واژه آذری را به معنای آذربایجانی ایرانی اثبات میکنند. این استنادات دیجیتال، کتاب را به گفتمانی مردمی نزدیک میکند و از انزوای آکادمیک خارج میسازد. پوشش مراسم رونمایی در مهرنیوز و ایرنا نیز بر فرهنگ تشیع اصیل آذربایجان تأکید دارد.از دیدگاه روششناختی، رویکرد میانرشتهای (تاریخ، جامعهشناسی، حقوق و ایدئولوژی) ستودنی است.
فصل سوم، گفتمان انقلاب اسلامی را در برابر مارکسیسم، لیبرالیسم و ملیگرایی التقاطی تحلیل میکند و با ارجاع به بیانات امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری همچنین بیانیه گام دوم انقلاب، آذربایجان را سر ایران مینامد. اسلامگرایی اینجا به عنوان خنثیکننده ناسیونالیسم قومی معرفی میشود.
با وجود این نقاط قوت، نقدهایی وارد است. ایدئولوژیک بودن اندیشه های موجود در کتاب، گاه تحلیل را به سمت دفاع یکجانبه میبرد و کمتر به چالشهای معاصر مانند مسائل اقتصادی آذربایجان در دوران تحریمها یا مهاجرت میپردازد. دادههای آماری از مرکز آمار ایران میتوانست جامعنگرتر کند. حجم فشرده مطالب نیز ممکن است خواننده عام را خسته کند، هرچند تحشیههای کریمنژاد این ضعف را تا حدی جبران میکند. در مقایسه با آثاری توصیفیتر مانند تاریخ تبار و زبان مردم آذربایجان، کتاب علی آذریان هنجاریتر است و کمتر بیطرف میماند. پیشنهاد میشود نسخه دیجیتال آن با لینکهای تعاملی به منابع منتشر شود تا برای پژوهشگران جوان آذربایجان مفیدتر گردد.در نهایت، تشخص و هویت آذربایجان بیش از یک معرفی ساده، دعوتی به نظریهپردازی اسلامی در برابر چالشهای جهانی هویت است. در دورانی که رسانههای مجازی شبهات را سریع منتشر میکنند، چنین آثاری چراغی برای حفظ وحدت ملی میشوند و ابزارهایی به فعالان فرهنگی و دانشگاهی میدهند تا با اختلافافکنیهای خارجی مقابله کنند. این کتاب، با استنادات غنی و رویکرد میانرشتهای، جایگاه آذربایجان را در تمدن نوین اسلامی تثبیت میکند و یادآوری میکند که هویت واقعی این خطه، فراتر از قومیت، در پیوند عمیق با ایرانیت و اسلام نهفته است.
شاهرخ احمدزاده





آژانس خلاقیت کوانتا