تعطیلات با گپ های دورهمی سیاسی

آخرهفته با اقتصاد مقاومتی

جان مینارد کینز، اولین اقتصاددانی بود که به‌روشنی به نقش ویژه انتظارات و تغییرات آن در عملکرد اقتصادی پی برد و برای الحاق مقوله انتظارات به نظریه اقتصادی و تحلیل اثرات و پیامد‌های این مقوله تلاش کرد. کینز بحث مفصلی در مورد نحوه شکل‌گیری انتظارات فعالان اقتصادی به‌خصوص در بازار‌های مالی و همچنین بازار پول، ارائه کرده و نتایج مورد نظر خود را استنتاج می‌کند.

به گزارش پول نیوز ، کلاسیک‌های جدید، عنوان جدال‌برانگیز عقلایی را به بحث خود از انتظارات اطلاق کردند، تا شاید به این وسیله منتقدین خود را در حالت تدافعی قرار دهند، به نحوی که هر فردی که فرضیه انتظارات عقلایی را نقد یا رد می‌کرد، غیرعقلایی بود! اما شاید اگر جان مینارد کینز زنده بود، فرضیه انتظارات عقلایی را به تمسخر می‌گرفت و در موضع مقابل آن، عنوان انتظارات غیرعقلایی را به فرضیه خود در مورد انتظارات اطلاق می‌کرد! حتی می‌شود چنین عنوان کرد که کینز در دهه ۳۰، فرضیه انتظارات عقلایی را رد می‌کرد، چرا که بیان می‌کند «ما نمی‌توانیم به رفتار خود صورت عقلایی بدهیم با این استدلال که برای انسان در حالت جهل، احتمال اشتباه در هر جهت یکسان است، به نحوی که پیش‌بینی متوسط آماری به دست می‌آید که مبتنی بر احتمالات برابر است. زیرا به‌آسانی می‌توان ثابت کرد فرض احتمالات عددی مساوی بر پایه حالت جهل، به نتایجی که تا اندازه‌ای غیرمعقول و پوچ است، منجر می‌شود». اما فرضیه انتظارات عقلایی به لحاظ نظری به اندازه کافی جذاب بود به نحوی که به‌سرعت در میان اقتصاددانان گسترش یافت و به یکی از پایه‌های خدشه‌ناپذیر در عمده رویکرد‌های اقتصاد کلان آکادمیک بدل گشت.

انتظارات تطبیقی در مقابل انتظارات عقلایی

اساساً نظریه انتظارات در بیان مدرن آن در اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی به‌عنوان بیانی از منحنی فیلیپس مطرح می‌شود و دربرگیرنده انتظارات قیمت است. الگوی انتظارات تطبیقی به‌عنوان جانشین‌های تجربی برای متغیر انتظارات قیمت غیرقابل مشاهده، مورد استفاده مردم قرار می‌گیرد و مردم انتظارات خود را از طریق متوسط وزنی ناشی از تجربه گذشته قیمت‌ها شکل می‌دهند. وزن مورد بحث ثابت بوده و مستقل از شرایط اقتصادی و اقدامات سیاست‌گذاران است؛ لذا مردم تنها با استناد به تغییرات قیمت‌ها در گذشته و بدون ارجاع به سایر اطلاعات مربوطه، از جمله تغییرات نرخ رشد پول، نرخ ارز، مقاصد سیاستی اعلام شده و مانند آنکه در جهت کاستن خطا‌های انتظاراتی نقش به‌سزایی ایفا می‌کنند، انتظارات خود را شکل می‌دهند.

یکی از عمده‌ترین ایرادات بر انتظارات تطبیقی عبارت است از اینکه معمولاً اطلاعاتی که دقت انتظارات کارگزاران را افزایش می‌دهد، نادیده گرفته می‌شود. به عنوان مثال، اگر در اقتصادی نرخ رشد تورم در هر دوره بین صفر تا ۱۰ درصد نوسان داشته باشد، در این صورت دیگر الگوی نرخ تورم واضح نیست. در این شرایط چرا مردم تورمی را باید انتظار داشته باشند که هرگز اتفاق نیفتاده است و یا اینکه انتظار ندارند که اتفاق افتد؟

انتقاد دیگر این است که اگر متغیری که شکل‌دهنده انتظارات است به‌طور مستمر افزایش یا کاهش داشته باشد، در این شرایط فرضیه انتظارات تطبیقی، انتظارات آن متغیر را به ترتیب کمتر یا بیشتر از خود پیش‌بینی خواهد کرد.

نقایص نظریه انتظارات تطبیقی موجب گسترش دامنه نظریه انتظارات عقلایی شد. بر طبق فرضیه انتظارات عقلایی، هنگامی‌که افراد مبادرت به پیش‌بینی قیمت می‌کنند، تمایل به استفاده از تمامی اطلاعات موجود و مرتبط در فرآیند تورمی را دارند. در صورت صحت این امر، خطا‌های پیش‌بینی تنها از طریق بروز ضربه‌های تصادفی است و پیش‌بینی‌ها مرتکب خطا نمی‌شوند.

استفاده از الگوی انتظارات تطبیقی باعث اتلاف اطلاعات شده و به عقیده میوث انتظارات عقلایی بهترین روش برای پیش‌بینی خواهد بود و به عقیده سارجنت و والاس انتظارات درباره یک متغیر زمانی عقلایی است که وابسته به روشی برخاسته از تئوری باشد. یعنی پیش‌بینی‌ها منطبق بر پیش‌بینی‌های حاصل از تئوری باشند. فرضیه انتظارات عقلایی مدعی است که انتظارات ذهنی همان امید ریاضی شرطی است که توسط مدل ارائه می‌شود و افراد به‌گونه‌ای عمل می‌کنند که گویی الگو‌های اقتصادی جامعه را می‌شناسند و پیش‌بینی‌های خود را بر اساس آن شکل می‌دهند.

اقتصاددانان کلاسیک جدید، فرضیاتی در مورد آثار رشد پولی قابل انتظار و غیرقابل انتظار بر متغیر‌های حقیقی اقتصادی به‌ویژه تولید دارند. این فرضیات عبارت‌اند از:

۱. تغییرات قابل انتظار حجم پول بر متغیر‌های حقیقی اقتصاد تاثیری ندارند.

۲. تغییرات غیرقابل انتظار حجم پول گرچه در بلندمدت خنثی است، اما در کوتاه‌مدت آثار معنی‌داری بر متغیر‌های اقتصاد دارد.

بررسی و طراحی سیاست‌های پولی مناسب بر اساس فرضیه انتظارات عقلایی

نقش پول و تاثیر آن بر متغیر‌های اقتصادی در نظریه‌های اقتصادی جایگاه خاصی دارد و قدرت یا ضعف اثرگذاری پول همواره مورد بحث و جدل اقتصاددانان بوده است. در این بخش از مطالعه منجذب (۱۳۷۵) استفاده شده است. هدف از این مطالعه ارزیابی نقش سیاست‌های پولی ضدچرخه‌ای بر اساس نظریه اقتصادی انتظارات عقلایی در اقتصاد ایران است.

منظور از شکل‌گیری انتظارات به‌صورت عقلایی این است که مشارکت‌کنندگان و عوامل اقتصادی در بازار تمام اطلاعات مناسب و در دسترس را در شکل‌دهی انتظاراتشان به کار می‌بندند. همچنین سیاست‌های پولی ضدچرخه‌ای، به سیاست‌های پولی انقباضی ضدتورمی، به منظور کاهش تورم و سیاست‌های پولی انبساطی ضدرکودی، برای افزایش تولید و اشتغال گفته می‌شود.

در این بخش، به منظور جلوگیری از اطاله بحث، تنها به گزارش نتایج حاصل از آزمون‌ها پرداخته خواهد شد. در آزمون‌های خنثی بودن پول، نتیجه‌ای که به دست آمد، بدین ترتیب بود که پول در کوتاه‌مدت و با دو تاخیر فصلی بر تولید واقعی موثر و در مقاطع طولانی‌تر (میان‌مدت و بلندمدت) پول خنثی است. اما در آزمون فرضیه عقلایی بودن انتظارات، در تمام مقاطع اثبات شد که انتظارات در اقتصاد ایران به‌صورت عقلایی شکل نمی‌گیرد. علاوه بر این مطالعه یادشده نشان می‌دهد که در سیاست‌گذاری‌های اقتصادی می‌توان با بهره‌گیری از سیاست‌های انبساط پولی در کوتاه‌مدت، روند رکود اقتصادی را کُند و متوقف کرد، هرچند که اثر تورمی در تمامی مقاطع (اعم از کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت) ظاهر می‌شود. از سوی دیگر، سیاست پولی انقباضی پولی موجب کاهش تورم در تمامی مقاطع زمانی می‌شود؛ بنابراین با ترجیحات سیاستی (ضد رکودی یا ضد تورمی) می‌توان از سیاست‌های پولی بهره گرفت که جنبه ضد تورمی آن به‌مراتب بیشتر قابل توصیه است. همچنین با لحاظ فرضیه انتظارات عقلایی در طراحی مدل‌ها و نگارش آنها، می‌توان مدل‌های مطلوب‌تری را تخمین و برازش کرد و شواهد نیز نشان می‌دهد که مدل‌های بهتری همراه با مقادیر برازش‌شده مطلوب‌تر و خطای کمتر عاید می‌شود.

همچنین تایید مدل‌های کینزی در برابر کلاسیکی، دال بر ارجحیت سیاست‌های مالی فعال و موثر در برابر سیاست‌های پولی است؛ لذا به منظور ایجاد و اعمال سیاست‌های پولی بهینه باید همگامی و هماهنگی بیشتری میان سیاست‌های پولی و مالی صورت پذیرد. در غیر اینصورت، سیاست‌های مالی انبساطی، خود مشکلات جدیدی را بر اقتصاد عارض می‌کنند. بدین روی توصیه می‌شود، طرق تامین سیاست‌های مالی، معطوف به سیاست‌هایی شود که موجب گسترش بی‌رویه و ناهماهنگ حجم پول در اقتصاد نشود. تجدیدنظر در سیاست‌ها و الگو‌های مالیاتی در جهت جذب نقدینگی موجود و کانالیزه کردن آن، بهینه کردن هزینه‌های عمرانی دولت و مواردی مانند اینها، از جمله سیاست‌های مالی و در راستای توصیه‌های کینز قابل طرح هستند که در این زمینه نیاز به کار‌های کارشناسی و پژوهشی محسوس است.

تاثیر انتظارات تورمی بر تورم

طبق برخی نظریه‌های اقتصادی و در چارچوب مکتب اصالت پول، از تورم همواره به عنوان یک مکتب پولی یاد شده است. با مطرح شدن انتظارات عقلایی، هرگونه تغییر در نرخ رشد عرضه پول می‌تواند به بخش پیش‌بینی‌شده یا غیرقابل انتظار تقسیم شود. تغییرات پیش‌بینی نشده عرضه پول، نرخ تورم انتظاری و به تبع آن نرخ تورم بالفعل را افزایش خواهد داد.

بر اساس نظریه کینز، نوسانات حجم پول می‌تواند بخش‌های حقیقی اقتصاد از جمله تولید و سطح اشتغال را نیز متاثر کند. از سوی دیگر، با توجه به دیدگاه کینز، تورم ناشی از مخارج بر درآمد واقعی بوده و دلیل شکاف تورمی، فاصله بین تقاضای کل و عرضه کل است. تورم انتظاری نتیجه انتظار مردم از افزایش قیمت‌ها در آینده است. پژوهش‌های مختلف نشان‌دهنده این واقعیت است که مصرف‌کنندگان در پیش‌بینی قیمت‌ها، روند‌های گذشته را مدنظر قرار می‌دهند. شایان ذکر است، عکس‌العمل‌های روانی علت تورم نیست، بلکه عامل تشدید تورم است. در واقع، انتظارات در تعیین تورم نقش مهمی بازی می‌کند، به نحوی که اگر فعالان اقتصادی پیش‌بینی کنند که قیمت‌ها افزایش خواهد یافت، آنها این انتظارات را در مذاکرات و چانه‌زنی‌های دستمزد خود و تعدیل قیمت قرارداد‌ها (از قبیل افزایش اجاره مسکن) وارد می‌کنند. این رفتار تا حدودی تورم دوره بعد را تعیین می‌کند. به‌محض اینکه قرارداد‌ها منعقد شوند و دستمزد‌ها و قیمت‌ها، طبق توافق، افزایش یابند، انتظارات تحقق یافته است و زمانی که مردم انتظارات خویش را بر اساس دوره قبل شکل دهند، تورم الگو‌های مشابه دوره گذشته را خواهد داشت که منجر به ماندگاری تورم نیز خواهد شد (حسینی و شکوهی، ۱۳۹۴).

اگر انتظارات افراد جامعه بازگشت تورم به روند بلندمدت آن باشد، در صورت نوسان تورم در دوره آتی، انحراف اصلاح خواهد شد و ماندگاری تورم کمتری نسبت به حالت قبل مشاهده خواهد شد. افراد در تشخیص روند بلندمدت حرکت تورم و شوک‌های کوتاه‌مدت می‌توانند به‌گونه‌ای متفاوتی عمل کنند. در این بخش به بررسی تاثیر انتظارات تورمی بر تورم در اقتصاد ایران پرداخته خواهد شد. تاثیر انتظارات تورمی بر تورم در اقتصاد ایران بر مبنای آمار موجود از تورم از سال ۱۳۱۶ در ایران، بر اساس رهیافت کوانتایل ارائه شده است:

نتایج مهم این تخمین به شرح زیر است:

۱. تاثیر انتظارات تورمی بر تورم مثبت است. به عبارت دیگر، با افزایش انتظارات تورمی، در اقتصاد ایران، تورم افزایش یافته است.

۲. با افزایش ارقام تورم در اقتصاد ایران (از تک‌رقمی تا بالای ۴۰ درصد) تاثیرگذاری انتظارات تورمی بر تورم بیشتر شده است. به طوری که در تورم تک‌رقمی (برخی سال‌های دهه ۴۰ و نیز چند سال خاص در دهه‌های دیگر) اگر انتظارات یک درصد افزایش می‌یافت موجب افزایش ۰.۴۶ درصدی در تورم بوده است. لیکن با افزایش سطح تورم، این ضریب تا ۱.۳۴ درصد تورم را افزایش می‌دهد.

۳. تاثیر انتظارات بر تورم نامتقارن است. به عبارت دیگر، هنگام افزایش انتظارات و نیز تورم، تاثیر افزاینده انتظارات بر تورم (با ضریبی) بیشتر است، ولی در کاهش تورم، تاثیر انتظارات بر تورم کمتر است.

۴. چون تاثیر انتظارات تورمی بر تورم نسبتاً شدید و ملموس است، لازم است عوامل موثر بر انتظارات تورمی کالبدشکافی و شناسایی شود. در این مسیر می‌توان با کنترل انتظارات تا حد زیادی به کنترل تورم دست یافت.

۵. سیاست‌های کنترل انتظارات قیمتی هرچه‌قدر بلندمدت‌تر باشد، تاثیری بلندمدت‌تر بر کنترل تورم خواهد داشت.

جمع‌بندی و پیشنهادات

تورم انتظاری، نتیجه انتظار مردم از افزایش قیمت‌ها در آینده است. پژوهش‌های مختلف نشان می‌دهند مصرف‌کنندگان در پیش‌بینی قیمت‌ها روند‌های گذشته را مدنظر قرار می‌دهند. گفتنی است عکس‌العمل‌های روانی علت تورم نیستند، بلکه عامل تشدید تورم است. به عبارت دیگر، تورم انتظاری یا روانی، یک نیرو و عامل ثانویه تورم محسوب می‌شود که پس از بروز عوامل واقعی و اصلی تورم مثل کسری بودجه، افزایش حجم نقدینگی و کاهش درآمد نفتی خود را نشان می‌دهد. اما در مراحل بعدی، حتی اثر آن می‌تواند بیشتر از عوامل اصلی باشد.

انتظارات در تعیین تورم نقش مهمی بازی می‌کند. اگر فعالان اقتصادی پیش‌بینی کنند که قیمت‌ها افزایش خواهد یافت، آنها این انتظارات را در مذاکرات و چانه‌زنی‌های دستمزد و قرارداد‌ها وارد می‌کنند. این رفتار تا حدودی تورم دوره بعد را تعیین می‌کند. به محض اینکه قرارداد‌ها اجرایی شوند و دستمزد‌ها و قیمت‌ها طبق توافق افزایش یابند، انتظارات محقق می‌شوند و تا آن حد که مردم انتظارات خویش را بر اساس گذشته اخیر قرار دهند، تورم الگو‌های مشابهی را طی زمان دنبال خواهد کرد و این امر منجر به ماندگاری تورم نیز می‌شود.

به‌علاوه، انتظارات فعالان اقتصادی راجع به اهداف بانک مرکزی نیز برای ثبات قیمت‌ها مهم است. اگر فعالان اقتصادی مطمئن نباشند که بانک مرکزی، تورم پایین‌تر را به تورم بالاتر ترجیح می‌دهد، انتظارات درباره اقدامات سیاستی آینده و تورم آینده، به شدت نسبت به هدف تورم بانک مرکزی حساس می‌شود و بنابراین، منتج به بی‌ثباتی در اقتصاد خواهد شد؛ لذا اعتبار بانک مرکزی بر انتظارات تورمی اثرگذار است. تغییر سیاست بانک مرکزی به تغییر در سطوح انتظارات تورمی منتج می‌شود. به عبارت دیگر، الگو‌های متغیر شکل‌گیری انتظارات، ممکن است ناشی از فرآیند اطلاعات درباره سیاست‌های پولی جدید باشند.

هدف‌گذاری تورم، در بهترین حالت اجرایی خود، متشکل از دو قسمت است: یک چارچوب سیاستی از اختیارات و قیود محدود و دیگری یک استراتژی ارتباطی که تلاش می‌کند بر انتظارات متمرکز باشد و چارچوب خط‌مشی را برای عموم توضیح دهد. در این خصوص، یک قید بحرانی آن است که در اجرای سیاست تثبیت، بانک مرکزی ملزم به تعهد دادن برای حفظ تورم است و بنابراین انتظارات تورمی عموم به‌شدت تحت کنترل است. به این دلیل که سیاست‌های پولی با یک وقفه بر تورم تاثیرگذار است، بانک مرکزی به منظور تحت کنترل درآوردن تورم، نیاز به پیش‌بینی تغییرات آینده تورم دارد، به این دلیل این سیاست دارای رویکرد روبه‌جلو است. همچنین جنبه‌ای از استراتژی ارتباطی که به‌طور خاص مورد تایید است اعلان عمومی اهداف سیاست و خط‌مشی مرتبط با تورم است. این دو عنصر همراه هم ثبات قیمت و انتظارات تورمی که به خوبی مهار شده است را به دنبال دارد که مورد دوم به نوبه خود ثبات کارآتری از خروجی و استخدام را تسهیل می‌کند؛ بنابراین استراتژی‌ای از هدف‌گذاری تورم که به‌خوبی درک و اجراشده باشد می‌تواند نتایج خوبی با توجه به خروجی و استخدام، همچنین تورم به همراه داشته باشد. (برنانکی، ۲۰۰۳).

انتظارات تورمی آینده‌نگر، تورم انتظاری شکل گرفته در ذهن فعالان اقتصادی است که ناشی از برآورد انتظارات آینده است. به این صورت که هرگونه شوک اقتصادی منفی، تورم واقعی را افزایش می‌دهد و باعث می‌شود که عاملان اقتصادی پیش‌بینی‌های خود را از تورم آینده افزایش دهند. انتظارات تورمی آینده‌نگر بالاتر نیز تورم را افزایش خواهد داد.

در این شرایط، سیاست‌گذاران با استفاده از ابزار‌های سیاستی مناسب می‌توانند انتظارات را تثبیت کنند. برخی اقتصاددانان معتقدند که اگر بانک مرکزی، یک هدف روشنی را برای تورم اعلام کند و شرح دهد و هنگامی که شوکی در اقتصاد ایجاد می‌شود، اقداماتی را انجام دهد تا تورم را به مقدار هدف خود برگرداند، احتمال کمتری وجود دارد که بنگاه‌ها و خانوارها، انتظارات تورمی بلندمدت خود را افزایش دهند. حتی اگر این شوک، تورم را برای مدتی افزایش دهد. نتیجه آنکه، با انتظارات تورمی که به‌خوبی تثبیت شده است، هرگونه شوکی از طرف عرضه یا از طرف تقاضا منجر به افزایش تورم نخواهد شد، بلکه فقط به تغییر قیمت‌های نسبی می‌انجامد. اما انتظارات تورمی که به‌طور ضعیفی تثبیت شده‌اند، دستیابی به ثبات قیمت‌ها را در بلندمدت بسیار مشکل‌تر می‌کند و بدین ترتیب، توانایی بانک مرکزی را برای تثبیت تولید و اشتغال در کوتاه‌مدت کاهش می‌دهد.

تورم انتظاری در واقع، به دلیل پدیده احساس تورم به وجود می‌آید که آن هم ناشی از تجارب و تحلیل افراد از اطلاعات در دسترس، نرخ‌های تورم قبلی، سیاست‌های مسئولان و میزان عمل به وعده‌ها است. احساس تورم یعنی آنچه را که مردم عادی در هر خرید خود تجربه می‌کنند. مهم‌تر از ارقام رسمی تورم و شاخص قیمت مصرف‌کننده است. یعنی حتی اگر آمار و ارقام نشان دهد که تورم کاهش‌یافته، اگر احساس تورم وجود داشته باشد هیچ‌کس این ارقام را نمی‌پذیرد. همچنان که احساس عدالت مهم‌تر از شاخص ضریب جینی، احساس امنیت مهم‌تر از شاخص کاهش جرائم و احساس فقر مهم‌تر از اعلام افزایش درآمد خانوار‌ها است.

اگر مردم فکر کنند که حالت افزایش قیمت‌ها در آینده بازهم ادامه می‌یابد به جست‌و‌جو راه‌هایی برای مقابله با آن بر خواهند آمد و برای ثابت نگاه‌داشتن ارزش واقعی پول خود اقدام به خرید کالا‌هایی مثل زمین، طلا و ارز می‌کنند و احتکار کالا افزایش می‌یابد در این حالت طبق تمثیل اقتصاددانان، پول همچون سیب‌زمینی داغ است که کسی آن را در دست نگه نمی‌دارد و می‌خواهد زود آن را از خود دور کند و یا به عبارتی پول را خرج کرده و به کالای دیگری تبدیل کند.

بحث انتظارات از جمله مباحثی است که غالب صاحب‌نظران اقتصاد ایران بر اهمیت آن در شکل‌گیری تورم تاکید دارند. تحقیقات زیادی اثرگذاری انتظارات بر تورم را تایید کرده است. اما تورم انتظاری ویژگی مثبت هم دارد چنانچه مسئولان اقتصادی بتوانند طی مثلاً یک دوره چندساله، تورم را کنترل کرده و یک‌رقمی کنند، در ذهن مردم و فعالان اقتصادی این انتظار به وجود می‌آید که تورم آتی نیز کم خواهد بود. از این جهت، انتظارات می‌تواند نقش کاهنده‌ای در تورم داشته باشد. مهم این است که سیاست‌گذاری‌های اقتصادی بتواند برای یک دوره میان‌مدت، تورم را کنترل کند. پس از آن، انتظارات تورمی خود به‌عنوان عامل کاهنده‌ای در جهت مهار تورم وارد عمل خواهد شد. مهم این است که مسئولان بتوانند اطمینان مردم و عموم فعالان اقتصادی را نسبت به کارآیی، استمرار و استحکام سیاست‌های خود جلب کنند.

این کار از طریق اعلام شفاف و بدون ابهام علل به وجود آمدن تورم، برنامه‌های مورد نظر برای مهار تورم و عمل دقیق به برنامه‌ها و نیز اعلام صادقانه نتایج سیاست‌های اجراشده به افکارعمومی، از طریق رسانه‌های عمومی امکان‌پذیر است. بنابراین، در اجرای هر سیاستی باید به تبعاتی که اجرای آن سیاست از لحاظ ایجاد تورم انتظاری دارد، توجه داشت، اما مهم‌ترین عامل برای کنترل تورم انتظاری، وجود اعتماد به سیاست‌گذاران و مسئولان است، چرا که تورم انتظاری با توجه به عملکرد گذشته مسئولان و نیز عدم اطمینان نسبت به آینده شکل می‌گیرد.

اشتراک‌گذاری

لینک کوتاه:

ezgif
ai-designing-bacteriophage-virus-genome
آخرین اخبار