به گزارش پول نیوز ، معاون طرح و برنامه ریزی شرکت ملی صنایع مس ایران در این جلسه گفت: موفقیت در صنعت مس نیازمند یک رویکرد جامع و یکپارچه است که شامل انتخاب تکنولوژی مناسب، همکاری با متخصصان، بهبود فرآیندها، مدیریت مؤثر زنجیره تأمین و فروش هوشمند باشد. با توجه به چالشهای موجود، سرمایهگذاری در بخش تحقیق و توسعه و استفاده از دادهها برای تصمیمگیری میتواند به عنوان کلید موفقیت عمل کند.
غلامرضا ملاطاهری در پنل تخصصی «فناوری های نوین در زنجیره تولید طلا، مس و نقره و فرصت های سرمایه گذاری در ایران» در نخستین کنفرانس طلا، نقره و مس افزود: با توجه به تجربیاتم در شرکت ملی صنایع مس ایران، به نظر میرسد که فاصله فناوری و تکنولوژیهای روز در زنجیره ارزش مس، از اکتشاف تا فروش محصول، چندان معنادار نیست. اما برای کاهش این فاصله و افزایش بهرهوری، دو اصل کلیدی وجود دارد، افزایش بهرهوری و ملاحظات زیستمحیطی.
وی ادامه داد: مجموعه شرکت ملی مس با ۹۰ دستگاه حفاری سالانه ۵۰۰ هزار متر حفاری انجام میدهد و ۷۰ درصد حفاری کشور است. استفاده از تکنولوژیهای نوین مانند ریموت سنسینگ و اکتشافات ماهوارهای میتواند راندمان حفاری را افزایش دهد و هزینهها را کاهش دهد. بنابراین با توجه به ذخایر کمعیار و عمیق، نیاز به حفاریهای عمیقتر احساس میشود. این امر هزینههای بالاتری به همراه دارد، اما با مدلسازی دقیق و استفاده از بانک دادههای معتبر، میتوان تعداد حفاریها را کاهش داد.
ملاطاهری تاکید کرد: ایجاد یک بانک داده قوی و مدلسازی مناسب میتواند به کاهش هزینههای حفاری کمک کند. به عنوان مثال، استفاده از دادههای تاریخی برای پیشبینی دقیقتر حفاریهای جدید، میتواند به صرفهجویی در زمان و هزینه منجر شود. در همین خصوص توسعه نرمافزارهای تحلیل داده برای پردازش بیگ دیتا و ارائه تحلیلهای دقیق میتواند به تصمیمگیریهای بهتر و کارآمدتر کمک کند. ضمن این که در مقایسه با شرکتهای بزرگ جهانی، هزینههای حفاری پایینتر است. این نکته نشاندهنده کارایی بالای عملیات است، اما همچنان نیاز به تلاش برای کاهش بیشتر هزینهها وجود دارد.
وی با اشاره به اهمیت تجزیه و تحلیل دقیق دادهها و استفاده از تکنیکهای نوین اکتشافی گفت: اکتشافات باید با دقت بیشتری انجام شوند و نباید به سادگی از کنار آنها گذشت. با توجه به اینکه ذخایر مس به سمت عمیقتر شدن میروند و عیارها کاهش مییابند، استخراج زیرزمینی به یک گزینه ضروری تبدیل میشود. این نوع استخراج نیازمند تکنولوژیهای پیشرفته و مدیریت دقیق است تا هزینهها و خطرات کاهش یابد.
ملاطاهری تصریح کرد: افزایش حجم تولید و نیاز به جابجایی بیشتر مواد معدنی، به ویژه در معادن بزرگ، چالشهای جدیدی را به همراه دارد. استفاده از فناوریهای نوین مانند سیستمهای هوشمند برای مانیتورینگ و مدیریت عملیات استخراج میتواند به بهبود کارایی کمک کند. با توجه به اینکه عیار مواد باطله تغییر کرده و ممکن است منابع جدیدی ایجاد کند، نیاز به استفاده از تکنولوژیهای جدید در فرآیندهای تغلیظ وجود دارد. ارتقای سلولهای فلوتاسیون و استفاده از نسل جدید آنها میتواند به افزایش راندمان بازیابی کمک کند.
وی توجه به اقتصاد چرخشی و استفاده مجدد از باطلهها و مواد کمعیار را یک رویکرد مهم برای کاهش ضایعات و افزایش بهرهوری عنوان و تاکید کرد: این رویکرد میتواند به بهبود عملکرد مالی شرکت کمک کند. ضمن این که انجام مطالعات دقیق در زمینه قابلیتهای بهرهوری در مقیاس پایلوت و سپس صنعتی، برای ارزیابی تأثیر تغییرات در ترکیب مواد شیمیایی و شرایط استخراج بسیار مهم است. این مطالعات میتوانند به شناسایی بهترین روشها و تکنیکها کمک کنند.
معاون طرح و برنامه ریزی شرکت ملی صنایع مس ایران گفت: انتخاب تکنولوژی مناسب برای فرآوری مواد معدنی بستگی به عیار و لیتولوژی ماده دارد. در شرایطی که عیار پایین است، ممکن است نیاز به استفاده از تکنولوژیهای پیشرفتهتر برای افزایش راندمان بازیابی وجود داشته باشد. این نکته مهمی است که باید در طراحی فرآیندها مورد توجه قرار گیرد.
ملا طاهری افزود: همکاری با مشاورین خارجی و اجرای پروژههای پایلوت برای آزمایش تکنولوژیهای جدید، یک رویکرد هوشمندانه است که میتواند به شناسایی بهترین روشها و تکنیکها کمک کند و ریسکهای مرتبط با پیادهسازی تکنولوژیهای جدید را کاهش دهد.
وی تاکید کرد: افزایش راندمان از ۸۴.۵ درصد به ۹۲ درصد نشاندهنده بهبود قابل توجه در فرآیند ذوب است، این پیشرفت میتواند باعث کاهش هزینهها و افزایش بهرهوری شود و همچنین امکان استفاده از باطلهها و غبارها را فراهم میکند.
بیشتر بخوانید: هدفگذاری ۸ میلیارد دلاری در صنایع ملی مس
معاون طرح و برنامهریزی شرکت ملی صنایع مس ایران همچنین با اشاره به مدیریت زنجیره تأمین و فروش هوشمند، تصریح کرد: این موضوع بسیار حائز اهمیت است، زیرا فروش محصولات معدنی نیازمند برنامهریزی دقیق و استراتژیک است. استفاده از دادههای بازار و تحلیل روندها میتواند به تصمیمگیری بهتر کمک کند. ضمن این که چالشهای تأمین مواد اولیه نشاندهنده پیچیدگیهای بازار و نیاز به برنامهریزی دقیق در تأمین مواد اولیه است تا بتوان هزینهها را بهینه کرد.