ادبیات ما باید به گونه ای باشد که اقتدارمان را به دشمن نشان دهد و دشمن حتی فکر حمله به ما را نکند، نه اینکه به نوعی تجاوز و حمله دشمن را عادی نشان دهیم!

درباره ادبیات هزینه‌ساز آقای رئیس جمهور/ آقای پزشکیان! در حد شأن و مناسب جایگاه ریاست جمهوری سخن بگویید

اخیراً رئیس جمهور در نشست با جمعی از مدیران رسانه‌های کشور سخنانی مطرح کرده که حاشیه ساز شده است. رئیس جمهور در جمع اهالی رسانه گفته است:

به گزارش پول نیوز ، «اینها نفت ما را خواستند تحریم کنند که دارند تحریم می کنند و روز به روز دارند مانع برای ما ایجاد می کنند. خب ما ممکن است ارز کمتری داشته باشیم. خب باید تحمل کنیم نه اینکه توقع ایجاد کنیم …  یا باید باور و اعتقاد و استقلال را بخواهی یا دیگر اگر استقلال را نمی خواهی آن وقت آن کارها را بکنی. ولی استقلال را می خواهی، خیلی از این چیزها را باید تحمل کنیم، خیلی از چیزهای دیگر را باید تحمل کنیم. تازه من نمی دانم این روشی که می گوییم، آیا راه درستی است یا غلط است؟ من تصور نمی کنم با دعوا کردن بتوانیم به جایی برسیم».

وی در این جلسه به روایت «وَلاَ تَدْفَعَنَّ صُلْحاً دَعَاکَ إِلَيْهِ عَدُوُّکَ وَلِلَّهِ فِيهِ رِضًى» اشاره کرد و گفت: «صلحی را که دشمن تو را به آن دعوت می کند اصلاً دفع نکن».

رئیس جمهور در ادامه بیان کرده: «کسی نگفته است وقتی من حرف زدم می روم تسلیم می شوم؛ اصلاً در ذات ما تسلیم شدن نیست. چه کسی گفته تو بترس از اینکه حرف بزنی؟ حرف نمیزنم؛ خب می خواهی چه کار کنی؟ گفتگو نمی کنم؛ خب میخواهی چه کار کنی؟ می خواهی بجنگی؟ خب آمد زد؛ الآن دوباره می رویم درست کنیم باز هم می آید می زند. یکی بگوید می خواهیم چه کار کنیم؟ یعنی اینها مسائلی نیست که احساسی بخواهیم با مسأله برخورد کنیم».

اول اینکه، همان گونه که نمی توان یک کشور را با حرف زدن اداره کرد، در عرصه جهانی نیز همیشه حرف زدن جوابگو نیست. برخلاف برخی افراد در داخل کشورمان که عاشق حرف زدن و عکس گرفتن با آمریکایی ها و برخی اروپایی ها هستند، آنها اتفاقاً با همین حرف های منطقی ما مخالف هستند و تجربه نشان داده  به دنبال وقت تلف کنی، تحقیر، تحمیل خواسته ها و خوی استعمارگری خودشان هستند.

ثانیاً، ادبیات ما باید به گونه ای باشد که اقتدارمان را به دشمن نشان دهد و دشمن حتی فکر حمله به ما را نکند، نه اینکه به نوعی تجاوز و حمله دشمن را عادی نشان دهیم!

ثالثاً، متأسفانه ادبیات رئیس جمهور، مناسب جایگاهی که در آن قرار گرفته اند، نیست و چنین ادبیاتی ناخواسته موجب صدور پیام ترس، شکست و درماندگی و موجب جرأت پیدا کردن دشمن می شود. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدا با افتخار در برابر نظام سلطه ایستاده و در کنار پیشرفت های خیره کننده در عرصه های گوناگون و تبدیل شدن به یک قدرت در عرصه جهانی، الهام بخش سایر کشورهای دنیا شده است.

البته این نوع ادبیات رئیس جمهور، در گذشته نیز وجود داشته است. چند سال قبل نیز مسعود پزشکیان وقتی که نماینده مجلس بود، در گفتگویی که با انصاف نیوز داشت، گفته است: «ما می‌خواهیم بجنگیم و از آن طرف هم می‌گوییم هیچ تلفات هم ندهیم، مگر می‌شود؟ آن آدمی که می‌تواند چنین کاری کند، اصلاً وجود خارجی ندارد. آمریکا که دارد با ما می‌جنگد و ما  از نظر قدرت نظامی از او بسیار پایین‌تریم، کلی هزینه می‌دهد؛ یعنی نمی‌تواند با ما بجنگد و هزینه ندهد، آن وقت ما می‌خواهیم بجنگیم و هزینه ندهیم؟! هزینه‌اش هم این است که در اقتصاد مشکل پیدا کردیم؛ در اقتصاد مشکل پیدا کردیم و حالا به همدیگر فحش می‌دهیم. این جنگ باعث شده که مشکلات اقتصادی پیدا کردیم و این هم بخاطر سیاستی است که داریم. اگر می‌خواهیم چنین نباشد پس بهتر است این سیاست را رها کنیم»!

این نشان می دهد که رئیس جمهور نتوانسته است برخی حقایق میدان سیاست را آن طور که در حال رخ دادن است و واقعیت دارد، درک کند و دچار خطای ادراکی شناختی شده است و همین موجب می شود که هر از چندگاهی سخنانی بگوید که مناسب برخی کشورهای سلطه پذیر و ضعیف است.

رابعاً، درباره روایتی که رئیس جمهور به آن اشاره کرده است، باید گفت که این روایت، در بخشی از نهج البلاغه – نامه 53 که به عهدنامه مالک اشتر معروف است – وجود دارد؛ اما آیا آقای پزشکیان به قسمتی از ادامه همین روایت که می گوید: «… وَلَكِنِ الْحَذَرَ كُلَّ الْحَذَرِ مِنْ عَدُوِّكَ بَعْدَ صُلْحِهِ فَإِنَّ الْعَدُوَّ رُبَّمَا قَارَبَ لِيَتَغَفَّل …»  (لکن زنهار! زنهار! از دشمن خود پس از آشتی کردن، زیرا گاهی دشمن نزدیک می شود تا غافلگیر کند).  توجه دارد؟

وقتی عهدشکنی، سوء نیّت و هدف واقعی دشمن بارها و بارها برایمان آشکارشده است، وقتی از یک سوراخ بارها گزیده شده ایم، آیا باید از خود ساده اندیشی نشان دهیم و فریب بخوریم و به آبرو و عزتتمان ضربه بزنیم؟!

گاهی اوقات دشمن با تابلوی صلح و مذاکره جلو می آید اما برای تحمیل، تحقیر، خلع سلاح و… . طبیعی است که اساساً هر صلحی مطلوب نیست. ما از پیغمبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و یا امیرالمؤمنین (علیه السلام) بالاتر نیستیم. اگر کسی قرار بود صلح برقرار کند، چه کسی بهتر و شایسته تر از آنها بود؟ اما می بینیم که در زمان آنها ده ها مورد جنگ اتفاق افتاده و خودشان هم در خط مقدم نبرد بودند.

اسلام در جای خود اهل صلح است، اما در جای خود قاطعانه مسلمانان را به جهاد و مقابله با دشمنان دعوت می کند. حجم عظیم محتوای با مضمون جهاد و مبارزه با دشمن که در قرآن کریم و روایات وجود دارد برای چیست؟! یقینا برای واقعیت‌های زندگی ماست.

اشتراک‌گذاری

لینک کوتاه:

Untitled
6276166
آخرین اخبار