به گزارش پول نیوز ، وی افزود: «اگر مدیری توانست همانند بخش خصوصی مسئلهای را حل کند آن وقت مستحق پاداشهای مدیریتی خواهد بود.»
این در شرایطی است که آنچه در دولت دیده میشود نشانی از پاداش و تشویقیهای چندان نتیجه محور بر اساس سخنان رئیس جمهور نیست و حتی کارمندان با رفتن به تعطیلات نیز حقوق و مزایای خود را دریافت میکنند.
در همین باب نیز رئیس جمهور با انتقاد از تعطیلی های مکرر در دولت از کابینه خود خواسته بود که راه حل دیگری در این حوزه بیایند. وی بیان کرد: «باید تلاش کنیم با فرهنگسازی، برگزاری جلسات همفکری و اطلاعرسانی موثر، همراهی و همکاری همه بخشها و از جمله مردم را جلب و مصرف آب را مدیریت نماییم تا از بحران عبور کنیم؛ تعطیلی پاک کردن صورت مسئله است و چاره مشکل کمآبی نیست.»
اما آنچه در این زمینه اتفاق افتاد ادامه روند تعطیلی ها در روزهایی مثل چهارشنبه در تهران و برخی کلانشهرها بود. این در شرایطی است که با اختیاری که به استانداریها داده است برخی از استانها نیز اقدام به تعطیل کردن دستگاههای دولتی در این استانها میکنند و عملا حرف رئیس جمهور در خصوص تعطیل نکردن دولت و حساسیت وی در این راستا روی زمین مانده است.
اگر دولت در زیرمجموعه های خود احساس می کند که مصرف بیقاعده و پرمصرفی وجود دارد چرا برنامهای برای کنترل مصرف اجرا نمی کند و به جای آن کار را تعطیل می کند که به قول رئیسجمهور پاک کردن صورت مسئله است!
بارها و بارها رئیسجمهور از مدیران و وزیران خود خواسته که مصرف را در سازمانهای زیرمجموعه خود مدیریت کنند و حتی به یکی از وزیران خود در خصوص روشن بودن بیش از حد لامپها و روشنی غیر متعارف تذکر داده است.
فراتر از موضوع پاداش بیرویه و بدون اثر اجرایی مشخص رئیس جمهور درباره نوع حقوق دهی به کارمندان دولت نیز نکاتی مطرح کرده بود که این موضوع هم نادیده گرفته شده است و حالا کارمندان دولت برای رفتن به تعطیلات نیز دستمزد دریافت میکنند.
در همین رابطه، پزشکیان در خردادماه سال جاری در همایش بهره وری گفت: «حقوق کارمندان براساس عملکردشان پرداخت شود. باید براساس عملکرد بودجه داده شود. یعنی اگر من کار کردم پول بدهند. چرا وقتی کار نمیکنم به من پول میدهند.»
نگاهی به عملکرد دولت در این ماه اخیر نشان می دهد که بیشتر دولت با رویه تعطیلی های متعدد همراه بوده است اما آیا این عدم فعالیت و کار کارمندان دولت در حقوق و دستمزد آنان لحاظ می شود یا خیر.
اینکه در دولت حرف های خوب و مردم پسند از سوی رئیسجمهور داده میشود و رویکرد بهینه و رو به پیشرفت پزشکیان به عنوان سکاندار قوه مجریه را نشان میدهد مسئله کاملا مثبتی است اما وقتی این حرفها در سطوح بالا زده می شود اما در حوزه مدیریتی خصوصا مدیریت میانی این موارد نادیده گرفته می شود و بدنه دولت بدون اینکه گوش به فرمان باشد کار خود را میکند پیام و انعکاس مثبتی ندارد.
دولت چهاردهم در حالی با شعارهای دقیق، صریح و مردمپسند رئیسجمهور همراه شده که بخش قابل توجهی از این شعارها و انتقادات در عمل به مرحله اجرا نمیرسد. استمرار روندهایی که خود رئیسجمهور آنها را نادرست میداند، از تعطیلیهای بیهدف تا شیوههای ناکارآمد بودجهریزی و پرداخت حقوق، این پرسش را ایجاد میکند که فاصله بین گفتار و عمل در دولت چگونه باید پر شود. اگر اراده جدی برای اصلاح وجود دارد، نخستین گام آن، پایبندی تیم دولت به همان اصول و هشدارهایی است که از زبان بالاترین مقام اجرایی کشور بیان شده است.
بنا براین پس میتوان گفت مسأله اصلی دولت چهاردهم نه کمبود ایده و سخنان راهبردی، بلکه ضعف در تبدیل این ایدهها به برنامه اجرایی و پیگیری مستمر آنهاست. تجربه نشان داده که فاصله بین «گفتار» و «کردار» در حکمرانی، نهتنها اعتماد عمومی را فرسوده میکند، بلکه هزینههای اقتصادی و مدیریتی را نیز بالا میبرد. اگر رئیسجمهور شخصاً بر اجرای دقیق همان نکاتی که خود بر آنها تأکید دارد اصرار ورزد، و سازوکاری شفاف برای ارزیابی عملکرد مدیران بر اساس این معیارها ایجاد شود، هم اثرگذاری سیاستها بیشتر خواهد شد و هم فرهنگ پاسخگویی در بدنه دولت نهادینه میشود. در غیر این صورت، تکرار چرخه انتقاد بدون اصلاح، تنها به عادیسازی ناکارآمدی و بیاثر شدن وعدهها منجر خواهد شد.