به گزارش پول نیوز ، تصویری که به آن اشاره شد دقیقاً بازتاب نبرد استراتژیک برای کنترل هیدروپولیتیک غرب آسیا است. در ادامه به شرایط بهره برداری از منابع آبی این سه کشور همسایه ایران می پردازیم.
ترکیه با پروژههای عظیم سدسازی مانند گاپ نه تنها کنترل منابع دجله و فرات را در دست گرفته، بلکه به یک بازیگر ژئواکونومیک فراتر از مرزهای خود تبدیل شده است.
عراق بین دو قدرت آبی (ترکیه و ایران) گیر افتاده، اما همچنان میتواند کارت بازی در نزاع آبی را بازی کند.
افغانستان نیز با سدسازیهای اخیر بر رود هیرمند و هریرود، سعی دارد «برگ آبی» خود را به سلاحی سیاسی و اهرم فشار علیه ایران تبدیل کند.
اما آنچه در این تصویر دیده نمیشود اما باید درک شود، نبود دیپلماسی آبِ منسجم در ایران است.
در دنیای امروز، آب یک ابزار ژئوپلیتیکی است، نه صرفاً یک منبع طبیعی. سیاستمداران ایرانی باید درک کنند که بدون برنامهریزی استراتژیک منطقهای، باخت نهتنها محتمل بلکه قطعی است.
به طور کلی ابعاد تحلیل تکنیکال بحران آب ایران در سطح منطقهای را می توان در بخش های ذیل جستجو کرد:
*رشد 45 درصدی سدسازی در ترکیه طی دو دهه
*کاهش 70 درصدی ورودی آب از افغانستان به حوزه هامون
*افزایش مهاجرتهای اقلیمی از سیستان به کلانشهرها (با رشد سالانه 8 درصدی)
*افت 55 درصدی ضریب امنیت آب در شرق ایران طی دهه اخیر
این تصاویر ساده اما بسیار دقیق، نشان میدهد که نبرد آینده نه با تفنگ بلکه با کنترل منابع حیاتی خواهد بود. آینده را کسانی میسازند که هوشمندانه منابعشان را سلاحسازی میکنند، نه آنان که تنها به دنبال مصرفاند.
سید علیرضا محسنی / دکتری مدیریت استراتژیک