به گزارش پول نیوز ، باتوجه به شرایط فعلی اقتصادی و سیاسی یاداشت اختصاصی رضا شیرازی پور فعال و کارشناس بازار سرمایه را میخوانیم بامحوریت، بازار سرمایه در سایه دیپلماسی از واقعیتها و فرصتها
بازار سرمایه ایران در ماههای اخیر در شرایطی قرار گرفته که تنشهای سیاسی و ریسکهای اقتصادی، نظیر مشکلات برق و وضعیت مذاکرات بینالمللی، به وضوح بر آن تاثیر گذاشته است. اردیبهشتماه، همچون شاخصی گویا، نشاندهنده این تحولات بود. در حالی که شاخص کل بورس تنها یک درصد رشد را تجربه کرد، شاخص هموزن بازار با رشدی بیش از ۸ درصد در صدر قرار گرفت. این وضعیت، پیامی واضح از تمایل بازار به نمادهای کوچک و بنیادی بود که بهطور خاص در شرایط تحلیلی دقیقتر و کمریسکتر، به عنوان گزینههای سرمایهگذاری جذابتر معرفی شدند.
اما این تنها وجهه مثبت بازار نیست. در حالی که بورس تهران شاهد هیجانات و نوسانات مختلف بود، مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا بار دیگر بهعنوان عامل تاثیرگذار در جهتدهی به روندها مطرح شد. در پی هر تکانهای که از سوی طرفین در مذاکرات ایجاد میشد، بازار سرمایه با نوسانات شدید مواجه میشد و گاهی حتی با عقبنشینیهایی در نرخ دلار و قیمتها روبرو میگشت.
واقعیتهای بازار سرمایه را نمیتوان انکار کرد. در دل این چالشها، سرمایهگذاران حقیقی همچنان ترجیح میدهند که در سایه تردید به ادامه سرمایهگذاری در بورس بپردازند. همین امر منجر به خروج حدود ۷ همت از بازار شده است، در حالی که در مقابل صندوقهای درآمد ثابت و دلار بهعنوان جذابترین ابزارهای سرمایهگذاری در این دوره، مورد توجه قرار گرفتهاند. این سیگنال رکودی، بیتردید بخشی از نگرانیها و ناتوانی در عبور از برخی سطحها در بورس را به نمایش میگذارد.
از سوی دیگر، بازار مسکن، سکه و خودرو نیز در ماه اردیبهشت تحت تاثیر نوساناتی قرار گرفتند که در سایه آنها، چشمانداز آینده اقتصادی کشور با پرسشهای جدی مواجه است. در همین راستا، نوسانات دلار، که در ماه اردیبهشت از ۸۰ هزار تومان عبور کرد، در کنار واکنشهای ضد و نقیض مقامات آمریکایی، منجر به افزایش اضطراب در بخشهای مختلف بازار شده است. این وضعیت از یک سو منجر به تشدید ریسکهای سیستماتیک در بازارهای مختلف و از سوی دیگر، به افزایش قیمتها در برخی صنایع مانند سیمان و فولاد انجامید.
با تمام این اوصاف، فرصتها نیز در دل همین بحرانها نهفته است. یکی از جذابترین نکات تحلیلی در این مقطع، توجه به رشد و بازدهی مثبت نمادهای کوچک و متوسط بازار است. شرکتهای با ارزش بازار کوچکتر که در روزهای پرنوسان اخیر، در کنار افزایش تقاضا برای سهمهای بنیادی، قادر به جذب سرمایههای جدید بودند، توانستهاند روند صعودی قابل توجهی را تجربه کنند. این پدیده بهخصوص در گروههای خودرویی و بانکی که اخیرا رشد چشمگیری را پشت سر گذاشتهاند، قابل مشاهده است.
از جنبه دیگر، صنایع سیمانی با مشکل تامین برق و قطعیهای متناوب در تولید مواجه شدهاند، اما خبرهای مثبت در خصوص رفع این مشکلات و بازگشت به شرایط تولیدی قبلی، میتواند نویددهنده بازگشت آرامش به این بخش باشد. همینطور، افزایش قیمت سیمان در بورس کالا، اگرچه با رقابتهای بالا همراه بوده، اما نشان از وجود فرصتهای کوتاهمدت برای سرمایهگذاری در این صنعت دارد.
بهرغم این که نرخ بهره در بازار کاهش چشمگیری داشته و به حدود ۳۳ درصد رسیده است، ریسکهای سیاسی و نوسانات در مذاکرات همچنان سایهای بر سر بازار بورس خواهند انداخت. از این رو، نمیتوان به طور قطعی انتظار داشت که بورس در فاز رونق قرار گیرد. اما در عین حال، با فرض شفافیت بیشتر در نتایج مذاکرات و احیای برخی صنایع، میتوان به رشد مستمر بازار در نیمه دوم سال امیدوار بود.
در این شرایط، سرمایهگذاران باید واقعبینانه و آگاهانه به بررسی فرصتهای موجود در بازار بپردازند. اگرچه ریسکهای سیاسی و چالشهای اقتصادی همواره در کنار بورس خواهند بود، اما بازدهی مثبت برخی از صنایع و شاخص هموزن بازار نشاندهنده این است که فرصتهای سرمایهگذاری در میان این پیچیدگیها قابل توجه است. در این فضا، صبر، تحلیل دقیق و توجه به روندهای بلندمدت میتواند عامل موفقیت برای سرمایهگذاران با چشماندازهای واقعبینانه و متوازن باشد.