به گزارش پول نیوز،
بارش ۲۸ استان ایران در مقایسه با دوره بلندمدت با کاهش ۴۷ درصدی رو به رو شده که حداکثر تا ۷۴ درصد در استان قم رقم خورده و استان های هرمزگان، مرکزی و فارس با کاهش ۷۱ و ۶۷ درصدی در رده های بعدی قرار گرفته اند. کاهش بارش استان تهران نیز حدود ۶۰ درصد بود. این اعداد و ارقام به اندازه ای وحشتناک است که از مرز نگرانی عبور کرده و زنگ خطر در عرصه های گوناگون خشکسالی و حتی قحطی را بصدا در آورده است. بارندگی ایران به طور متوسط در ۲۰ سال اخیر ۲۰ درصد کم شده و یک ماه از زمستان در حالی سپری می شود که ایران تنها نیمی از آب مورد نیاز خود را از آسمان نقد کرده و کشور وارد چهارمین خشکسالی پیاپی می شود.
اصراف در اوج
در کشور ایران سهم مصرف آب بخش کشاورزی در حدود ۹۰ درصد، شرب ۸ درصد و صنعت و معدن ۲ درصد است. این در حالی است که در کشور های پیشرفته سهم مصرف آب در بخش کشاورزی ۳۰ درصد است. شرب و بهداشت ۱۱ درصد مصرف آب را دارد و سهم بخش صنعت و معدن ۵۹ درصد است. مقایسه این اعداد نشان می دهد مصرف در کشورمان تا چه اندازه بی رویه و غیر منطقی صورت می گیرد. به عبارت بهتر در شرایطی که شاهد کم لطفی آسمان هستیم، اصراف به جان منابع آبی افتاده و هیچ مدیریتی بر مصرف آب صورت نمی گیرد.
تامین آب از دریا
در حالی اعداد و ارقام خشکسالی روند رو به رشدی دارد که چشم امیدی به آسمان نیست. از سوی دیگر سهم آب شرب شهر ها و روستا ها در کنار مصرف صنایع به ۱۰ میلیارد متر مکعب می رسد. در شرایطی از کم آبی رنج می بریم و خشکسالی کشورمان را تهدید می کند که کشورمان به وسیله دریا ها محاصره شده است. طول سواحل کشور حدود ۵۸۰۰ کیلومتر است که ۸۹۰ کیلومتر آن در شمال و ۴۹۰۰ کیلومتر در جنوب کشور واقع است. اعدادی که نشان می دهد تا چه اندازه به منابع آبی جهان دسترسی داریم. این نزدیکی به منابع آبی جهان باعث می شود که باید از طریق روش های دیگر همچون انتقال آب دریا، به فکر جبران کم لطفی آسمان و کمبود بارش ها باشیم که انتقال آب از دریا یکی از مهمترین و جدی ترین آنهاست.
جان تازه به صنایع
اگرچه ۵۰ سال است زمزمه انتقال آب از دریا به داخل ایران مطرح می شود، اما کار اجرایی در این حوزه با محوریت تامین آب بخش صنعت و معدن از نیمه دهه ۸۰ کلید خورد. هم اکنون ۵ خط انتقال آب از دریا به فلات مرکزی به طور همزمان در حال اجرا است و آب شیرین شده دریا ۳ میلیون ساکن نوار ساحلی کشور را سیراب می کند. انتقال آب از خلیج فارس به فلات مرکزی ایران، تحولی جدی و بزرگ در حوزه صنعت و معدن کشور رقم می زند، تحولی که به وسیله بخش خصوصی رقم خورده است. اجرای این پروژه جانی تازه به صنایع و معادن در فلات مرکزی ایران می دمد و انتقال سالانه ۶۰۰ میلیون مترمکعب آب شیرین به استان های کرمان و یزد، تحول و انقلابی جدی در صنایع کشور ایجاد می کند. این پروژه با راهبری ایمیدرو است و شرکت های گل گهر، شرکت صنایع ملی مس و چادرملو سهامداران این طرح بزرگ هستند.
بیشتر بخوانید:
ظرفیت های تولید در قربانگاه ناهماهنگی و سومدیریت
انتقال آب در سه فاز
پروژه انتقال آب خلیج فارس به فلات مرکزی ایران سه فاز دارد که شامل انتقال آب از بندرعباس به گل گهر سیرجان، گل گهر تا مس سرچشمه و سرچشمه تا چادرملو یزد است. در مجموع خط اول پروژه ۱۸۰ میلیون مترمکعب آب را در سال منتقل می کند که ۵۰ میلیون مترمکعب آن به شهر های استان هرمزگان داده می شود و ۴۵ میلیون مترمکعب سهم گل گهر، ۴۰ میلیون مترمکعب سرچشمه و ۳۰ میلیون مترمکعب سهم چادرملو است و ۱۵ میلیون مترمکعب نیز در طول مسیر برای شرب و مواردی دیگر استفاده می شود.
آب گران شد
نکته مهمی که در انتقال آب از خلیج فارس به کرمان، یزد و اصفهان مطرح می شود، هزینه های آن است. اینکه آب به وسیله آب شیرین کن های بزرگ تصفیه شود و پمپ های بزرگ این آب را به ارتفاع ۱۸۰۰ متری برسانند، به اندازه کافی هزینه بری دارد، اما هزینه های گودبرداری، حمل و نقل لوله، جوشکاری و بسیاری موارد دیگر، باعث شده تا هزینه انتقال آب به داخل ایران بسیار گران تمام شود. برآورد ها حکایت از آن دارد که هر مترمکعب آب شیرین شده حدود ۸ یورو هزینه دارد، عددی که نشان می دهد مبارزه با خشکسالی تا چه اندازه هزینه دارد.
ارزبری کلان
بی شک اجرای پروژه ملی انتقال آب به فلات مرکزی ایران، نیاز به منابع مالی داخلی و خارجی دارد که اعداد ارزبری آن جالب توجه است به نوعی که فاز اول انتقال آب خلیج فارس تا گل گهر حدود ۳۰۰ میلیون یورو ارزبری داشته، ۶ هزار میلیارد تومان شرکا و سهامداران شامل گل گهر، مس سرچشمه و فولاد چادرملو سرمایه گذاری کردند و یک هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان نیز از تسهیلات بانکی استفاده شده است. برای اجرای پروژه بزرگ انتقال آب از خلیج فارس ۲۰۰ شرکت پیمانکاری ۱۶ هزار نیروی کار به صورت مستقیم و غیرمستقیم فعال بوده اند.
نقش مواد اولیه
هدررفت بزرگترین چالش آب های کشور است. آبیاری سنتی باعث می شود بخش قابل توجهی از آب در مسیر انتقال تبخیر شود. همین امر باعث شده انتقال آب به وسیله لوله جایگاه بالایی داشته باشد. آلودگی، تبخیر و انحراف آب به وسیله افراد بومی، بحث انتقال آب را با چالش جدی رو به رو می کند، اما در خصوص انتقال آب از خلیج فارس به فلات مرکزی ایران، انتقال آب به ارتفاع ۱۸۰۰ متری مطرح است، مساله ای که انتقال آب را بسیار مهم و کارشناسی کرده است. به همین دلیل انتقال آب به وسیله لوله اهمیت ویژه ای دارد. از سوی دیگر سرعت دادن به این پروژه در اولویت است، نکته ای که باعث می شود تامین مواد اولیه در دستور کار باشد.
لوله گذاری در اولویت
برای انتقال آب، لوله اهمیت ویژه ای دارد. فاصله بندرعباس مبدا تا اصفهان مقصد نهایی انتقال آب حدود ۷۰۰ کیلومتر است، یعنی به ۷۰۰ کیلومتر لوله نیاز داریم، لوله هایی که قطر آن ها بیش از ۲ متر است. تولید این لوله ها به وسیله شرکت های لوله سازی داخلی انجام می شود که شرکت نورد و لوله صفا بیشترین نقش را تولید این لوله ها داشته است. آمار ها حکایت از آن دارد که نورد و لوله صفا بیش از ۵۰ درصد لوله های مورد نیاز را تولید و تامین کرده است. کافی است بدانیم داخل و بیرون این لوله ها به وسیله مواد خاصی پوشش داده می شود که هم مانع خوردگی و زنگ زدگی است و هم بدلیل خاصیت ویژه ای که دارد، حرکت آب در لوله ها را روان می کند و این لوله ها از صفر تا صد در ایران تولید می شود.
تامین به موقع نقدینگی
نکته جالب توجهی که در این پروژه صورت گرفته، تامین به موقع اعتبار از سوی شرکت ملی صنایع مس، گل گهر و چادرملو است. واقعیت این است که هرچقدر پروژه ها دولتی باشد، چالش بیشتر می شود. بروکراسی اداری، بزرگترین چالش تامین اعتبار است، اما چالش بزرگتر که سالهاست پروژه ها را با محدودیت و حتی ممنوعیت رو به رو کرده، کسری بودجه دولتهاست، معضلی که اکنون نیز دست به گریبان دولت شده است. در حالی که سه مجموعه بزرگ صنعتی و معدنی مسوولیت تامین اعتبار این پروژه ها را بر عهده گرفته اند، هیچ مشکلی در این خصوص وجود ندارد و کار به سرعت پیش می رود، رویکردی که نشان می دهد باید با اقتصاد دولتی خداحافظی کنیم و اقتصاد را دو دستی به بخش خصوصی بسپاریم.
نویسنده : دکتر محسن محمدهاشم