13 مهر 1403 - 11:26

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.
جستجو

بیگانگی، سوغات تلخ موبایل

دکتر زهرا نظری مهر / حقوقدان

به گزارش پول نیوز، بیگانگی، سوغات تلخ موبایل

گذشته خوب بود یا امروز خوب است، اهمیتی ندارد، مهم این است که تحولات به صورت ریشه ای اتفاق افتاده و گذشته را محو، بی ارزش و شاید هم نابود کرده است. یکی از مواردی که زیبایی ها و دلدادگی های گذشته را زیر و رو و ارزش ها را کمرنگ کرده، گوشی تلفن همراه است. این گوشی شرایط متفاوتی را تعریف و رابطه انسان ها را متحول کرده است. اگرچه فناوری لازم است، اما وقتی ظرفیت لازم را نداریم، ارزش ها تبدیل به ضد ارزش می شود.

دلتنگی های لذت بخش

در گذشته، صبح که پدر از خانه خارج می شد، تا شب هیچ دسترسی به او نداشتیم، در طول روز دائم دلمان برایش تنگ می شد و همواره نگرانش بودیم و تنها راه درمان نگرانی، مدیریت زمان بازگشت پدر بود. او همیشه راس یک ساعت به خانه باز می گشت و تا آن زمان هیچ نگرانی نداشتیم. پدر روش در زدن متفاوتی داشت، چنان در می زد که آمدنش را خبر می داد.

اهمیت چه خبر گفتن ها

زمانی که پدر وارد خانه می شد، در حالی که لباس راحتی خانه را با لباس کار عوض می کرد، با یک جمله “چه خبر” همه را به چالش می کشید. همه ما به خاطر این لحظه خودمان را آماده می کردیم. ابتدا از مادر شروع می شد. از خرید سبزی تا دعوای همسایه و ساده ترین اتفاقات را تعریف می کرد. پس از آن نوبت بچه ها بود. اتفاقات مدرسه، دعوای دوستان، تنبیه معلم، تکلیف شب و خلاصه هر چیزی که بتوان با تعریف کردن آن، اهمیت وجود خود را در شکستن سکوت نشان داد. پدر منتظر بود که همه حرف هایشان را بزنند و پس از آن، نوبت پدر بود تا اتفاقات روزانه را تعریف کند. تعریف کردن لطیفه نیز بخشی از دورهمی سر شب بود. آنقدر دلها خوش بود که حتی به خنک ترین و بی مزه ترین لطیفه ها از ته دل می خندیدیم و شاد بودیم تا گوشی موبایل به کانون خانواده هایمان آمد. ابتدا در ابتدا با گوشی فقط می توانستیم تماس بگیریم و دلخوش بودیم، اما نمی دانستیم که این دستگاه لعنتی، کانون خانواده را هدف گرفته است.

نگران پایان نگرانی ها

بعد از آمدن گوشی دیگر نگران پدر نبودیم، او هم نگران ما نمی شد، زیرا به هر بهانه ای با یک تماس از حال و روز هم با خبر می شدیم و مطمئن بودیم که اگر اتفاق خاصی بیفتد، با یک تماس می توانیم به همدیگر خبر بدهیم، بنابراین بدون آنکه  از تبعات از دست دادن لذت نگرانی برای همدیگر با خبر باشیم، دیگر نگران هم نبودیم. به مرور زمان گوشی ها هوشمند شد و بجای خبردادن و حرف زدن در دورهمی ها، سرمان را در گوشی فرو بردیم. زندگی به اندازه ای عجیب شده که ورود پدر به خانه دیده و احساس نمی شود. پدر، در را باز می کند، آهسته وارد می شود، سلام می کند و در حالی که مادر و فرزندان سردرگوشی فرو برده اند، بدون آنکه به چهره خسته از کار روزانه اش نگاهی بیندازند، جواب سلامش را از سر رفع تکلیف می دهند. پدر لباسش را عوض می کند و او نیز در گوشه ای از اتاق می خزد تا کانون گرم خانواده را با گوشی موبایل عوض کند.

 

بیشتر بخوانید:

موبایل، دیواری بین صمیمیت

دعوت به شام در گوشی

این شرایط کسل کننده ادامه دارد تا یکباره شوکی به مادر وارد می شود و سر از گوشی بیرون می آورد. نگاهی به ساعت می اندازد، گویا وقت شام شده است. هر چقدر فریاد می زند “سفره پهن است” هیچیک از اعضای خانواده پاسخی نمی دهند. گوشی اش را برمی دارد و در شبکه های اجتماعی به همسر و فرزندانش پیام می دهد که سر سفره شام حاضر شوید. همه به سوی سفره شام می آیند، اما گوشی هایشان را رها نکرده اند. در حالی که قاشق غذا را به دهان می گذراند، چشمانشان به صفحه موبایل است. یکباره شوک عجیبی از این فضای یک نواخت تکراری به مادر وارد می شود. سعی می کند فضا را بشکند و یک بار دیگر خانواده ای بدون گوشی شکل بگیرد، بنابر این می گوید در یکی از شبکه های اجتماعی اعلام کرده بودند که گوشی تلفن همراه آلوده ترین وسیله ممکن است و می تواند ناقل انواع بیماری ها باشد. مادر امید دارد که اعضای خانواده در سر سفره، گوشی هایشان را زمین بگذارند، اما چنین اتفاقی نمی افتد. گوشی موبایل جای پدر، مادر، همسر، خواهر، برادر، دوست و همه را گرفته است. مادر با آهی از ته دل زیر لب می گوید “خدایا رهایمان کن”

بیگانگی به جای علاقه

با وجود آنکه بیش از گذشته اتفاقات روزمره به سراغمان می آید و خاطرات بسیاری را می توانیم تعریف کنیم، اما سرمان را از گوشی بیرون نمی آوریم. دیگر زحمت تعریف کردن لطیفه را هم به خودمان نمی دهیم و اگر موضوع بسیار خنده داری را هم بشنویم، در شبکه های مجازی بین اعضای خانواده رد و بدل می شود. مدت هاست پدر و دختر یا مادر و پسر یکدیگر را در آغوش نگرفته اند. به جای آنکه عشق و علاقه خود را با انتخاب کلماتی زیبا از اعماق وجود بر زبان جاری کنیم تا احساس و علاقه را با درآغوش گرفتن به همدیگر هدیه بدهیم، جملاتی که در شبکه های مجازی خوانده یا دیده ایم، در شبکه های اجتماعی برای همدیگر می فرستیم (فوروارد می کنیم) بدون آنکه نگران این آینده بی عاطفه باشیم.

سکوت هشدار دهنده

خانه دیگر شاداب نیست. سکوتی هشدار دهنده که ریشه در نفوذ اختاپوسی گوشی همراه دارد، کانون گرم خانواده را تهدید می کند. به نظر می رسد خانواده تبدیل به آتش زیر خاکستر شده است. از درد همدیگر خبر نداریم و نمی توانیم همدردی یا همفکری کنیم، در نتیجه این درد ها آنقدر تلنبار می شود تا همچون دمل چرکینی سرباز کند و آنگاه معلوم نیست چه وضعیتی داریم و چه اتفاقی می افتد.

بحران طلاق عاطفی

اصطلاح طلاق عاطفی روح و روان را می تراشد و ما نیز نگران هستیم. در مورد طلاق عاطفی مطالعه می کنیم، در فضای مجازی دنبال مصداق های آن می گردیم و نسبت به حال و آینده تمام کسانی که درگیر طلاق عاطفی هستند، احساس خطر و نگرانی می کنیم، بدون آنکه بدانیم طلاق عاطفی تمامی خانواده هایی را هدف گرفته که گوشی به دست، در شبکه های اجتماعی با یکدیگر گفتگو می کنند، به جای رفتن به خانه همدیگر، برای همدیگر در شبکه های مجازی عکس می فرستند و نمی دانند همه چیر در آستانه فروریختن است.

 

دکتر زهرا نظری مهر / حقوقدان

برچسب‌ها:

اشتراک‌گذاری

لینک کوتاه:

5072468
download
همچنین بخوانید
آخرین اخبار