به گزارش پول نیوز، به گزارش دنیای اقتصاد: دكتر احمد يزدان پناه
بانك هاي مركزي كه به نيابت از دولت ها انحصار چاپ پول را در دست دارند، …
… مسوولند با همكاري و همگامي و احترام به استقلال بانك مركزي و حاكميت دولت ها، ارزش پول را حفظ كنند. عنصر اصلي عرضه پول كه اسكناس و مسكوكات و حساب هاي جاري اند، بدهي بانك محسوب مي شوند و ارزش ذاتي ندارد.
يك پنج هزار توماني (پنجاه هزار ريالي) اگر امضاي رييس كل بانك مركزي و وزير امور اقتصادي و دارايي را نداشته باشد، كاغذ باطله به حساب مي آيد. يك حساب سپرده ديداري يا چك صرفا يك كار يا ثبت دفترداري است.
پس مديريت عرضه پول علم و هنر خاص خود را طلب مي كند. براي به جريان افتادن فعاليت هاي اقتصادي در پيكره اقتصاد ملي و در رابطه تعاملي با اقتصاد بين الملل و ايجاد اشتغال و رشد اقتصادي بالا و پايدار، در محيطي همراه با ثبات قيمت ها، تعامل بانك هاي مركزي با دولت ها حياتي است.
امروز برخلاف زمان پول پايه طلا، شما اگر يك چك پول 50هزار توماني را به بانك ببريد، دولت آن را با 50هزار تومان ديگر معاوضه مي كند كه فقط شماره سريال آن ها تفاوت دارد! پس به فكر پشتوانه پول به شكل سنتي آن نباشيد.
چك را هم مي توانيد فقط به پول رايج كشور تبديل كنيد. چرا يك قطعه كاغذ، پول (يا چك) مي شود؟ و ارزش پيدا مي كند؟ جواب آن را در 3بند بايد خلاصه كرد:
1 – مقبوليت: پول و چك ، پول هستند چون مردم آنها را قبول كرده اند. اگر يك قطعه اسكناس از شما قبول كنم، اطمينان دارم ديگري هم آن را از من اگر گوشه داشته باشد، قبول مي كند! تمام اين دو ابزار در زندگي مبادلاتي مردم به عنوان «وسيله مبادله» پذيرفته شده اند.
2 – پول قانوني: اعتماد ما در قبول پول كاغذي بدان است كه دولتي صاحب قران آن را به عنوان پول رايج قانوني عرضه كرده است. به همين دليل است كه روي برخي از آنها مي نويسند اين پول براي هر نوع بدهي چه خصوصي و عمومي پول قانوني محسوب مي شود. بند يك مهم تر از بند 2 است (چرا؟)
3 – كميابي نسبي پول: ارزش يك پول مثل ارزش هر كالاي ديگري بستگي به درجه كميابي آن دارد (كمبود با كميابي فرق دارد!) و تجلي اين كميابي در عرضه و تقاضاي آن ها مجسم مي شود. پول ارزش خود را از كجا به دست مي آورد؟ از كميابي نسبي خود نسبت به مطلوبيت آن.
فايده يا مطلوبيت به همان معني اقتصاد خرد آن، يعني نسبت به قدرت ارضاي خواسته هاي صاحب پول. مطلوبيت پول به ظرفيت پول براي مبادله آن با كالاها و خدمات حال و آينده مربوط مي شود و لذا اين مسووليت دولت و بانك مركزي است كه از بي ظرفيتي پول در جامعه با اعمال سياست هاي مالي و پولي پرهيز كنند تا استحكام بند 1 و 2 يعني به مقبوليت و مشروعيت پول لطمه نخورد.
سمت عرضه را اشاره كردم. درباره سمت تقاضاي پول بايد گفت تقاضاي پول در يك اقتصاد براي چند منظور مطرح مي شود، ولي مهم ترين آن حجم پولي است كه براي معاملات در يك دوره زماني تقاضا مي شود به علاوه ميزان پولي كه افراد و بنگاه ها براي معاملات آتي خود نگه مي دارند.
ختم كلام آنكه در تحليل پول تقاضاي آن را با آهنگ رشد ملايم در شرايط عادي در نظر مي گيرند و لذا اين عرضه پول است كه ارزش داخلي آن، يعني «قدرت خريد» شكل مي دهد و همين امر بر ارزش خارجي آن يعني وقتي با قيمت پول ساير كشورها مرتبط مي شود و نرخ ارز را مي سازد، اهميت پيدا مي كند.
تمرين: تورم مزمن دورقمي بر كدام يك از سه بند فوق لطمه مي زند؟ استقلال بانك مركزي بر كدام بند اثر مثبت دارد؟ تركيب شوراي پول و اعتبار كه دوباره دارد به صحنه مي آيد، چه كمكي به 3 بند فوق در اين شرايط مي تواند بنمايد؟ مجلس در حفظ ارزش پول كشور چه قدرت نظارتي دارد؟ كدام يك از بندهاي بالا بيشتر به مجلس مربوط مي شوند، چرا؟ اولويت هاي سه گانه رييس كل بانك مركزي ناظر بر كدام بند است؟
آيا فكر مي كنيد همانطور كه كنگره از آلن گرين اسپن (رييس كل بانك مركزي)، 82 ساله، به صورت حضوري توضيح خواسته كه چرا و چگونه تصميمات او ريشه بحران مالي فعلي شده است، مجلس هم از مقامات پولي سال هاي قبل براي شرايط امروز طلب توضيح نمايد؟ او گفته اگر چنان نمي كرد، سطح زندگي مردم آمريكا پايين مي آمد. نكند هم سطح زندگي پايين آمده باشد و هم به مشكلات قابل حل، رنگ بحران زده باشيم. مي گويند مخالفت او با نظارت بر بخش مالي وضع را چنين كرده است.
به گزارش دنیای اقتصاد: دكتر احمد يزدان پناه
بانك هاي مركزي كه به نيابت از دولت ها انحصار چاپ پول را در دست دارند، …
… مسوولند با همكاري و همگامي و احترام به استقلال بانك مركزي و حاكميت دولت ها، ارزش پول را حفظ كنند. عنصر اصلي عرضه پول كه اسكناس و مسكوكات و حساب هاي جاري اند، بدهي بانك محسوب مي شوند و ارزش ذاتي ندارد.
يك پنج هزار توماني (پنجاه هزار ريالي) اگر امضاي رييس كل بانك مركزي و وزير امور اقتصادي و دارايي را نداشته باشد، كاغذ باطله به حساب مي آيد. يك حساب سپرده ديداري يا چك صرفا يك كار يا ثبت دفترداري است.
پس مديريت عرضه پول علم و هنر خاص خود را طلب مي كند. براي به جريان افتادن فعاليت هاي اقتصادي در پيكره اقتصاد ملي و در رابطه تعاملي با اقتصاد بين الملل و ايجاد اشتغال و رشد اقتصادي بالا و پايدار، در محيطي همراه با ثبات قيمت ها، تعامل بانك هاي مركزي با دولت ها حياتي است.
امروز برخلاف زمان پول پايه طلا، شما اگر يك چك پول 50هزار توماني را به بانك ببريد، دولت آن را با 50هزار تومان ديگر معاوضه مي كند كه فقط شماره سريال آن ها تفاوت دارد! پس به فكر پشتوانه پول به شكل سنتي آن نباشيد.
چك را هم مي توانيد فقط به پول رايج كشور تبديل كنيد. چرا يك قطعه كاغذ، پول (يا چك) مي شود؟ و ارزش پيدا مي كند؟ جواب آن را در 3بند بايد خلاصه كرد:
1 – مقبوليت: پول و چك ، پول هستند چون مردم آنها را قبول كرده اند. اگر يك قطعه اسكناس از شما قبول كنم، اطمينان دارم ديگري هم آن را از من اگر گوشه داشته باشد، قبول مي كند! تمام اين دو ابزار در زندگي مبادلاتي مردم به عنوان «وسيله مبادله» پذيرفته شده اند.
2 – پول قانوني: اعتماد ما در قبول پول كاغذي بدان است كه دولتي صاحب قران آن را به عنوان پول رايج قانوني عرضه كرده است. به همين دليل است كه روي برخي از آنها مي نويسند اين پول براي هر نوع بدهي چه خصوصي و عمومي پول قانوني محسوب مي شود. بند يك مهم تر از بند 2 است (چرا؟)
3 – كميابي نسبي پول: ارزش يك پول مثل ارزش هر كالاي ديگري بستگي به درجه كميابي آن دارد (كمبود با كميابي فرق دارد!) و تجلي اين كميابي در عرضه و تقاضاي آن ها مجسم مي شود. پول ارزش خود را از كجا به دست مي آورد؟ از كميابي نسبي خود نسبت به مطلوبيت آن.
فايده يا مطلوبيت به همان معني اقتصاد خرد آن، يعني نسبت به قدرت ارضاي خواسته هاي صاحب پول. مطلوبيت پول به ظرفيت پول براي مبادله آن با كالاها و خدمات حال و آينده مربوط مي شود و لذا اين مسووليت دولت و بانك مركزي است كه از بي ظرفيتي پول در جامعه با اعمال سياست هاي مالي و پولي پرهيز كنند تا استحكام بند 1 و 2 يعني به مقبوليت و مشروعيت پول لطمه نخورد.
سمت عرضه را اشاره كردم. درباره سمت تقاضاي پول بايد گفت تقاضاي پول در يك اقتصاد براي چند منظور مطرح مي شود، ولي مهم ترين آن حجم پولي است كه براي معاملات در يك دوره زماني تقاضا مي شود به علاوه ميزان پولي كه افراد و بنگاه ها براي معاملات آتي خود نگه مي دارند.
ختم كلام آنكه در تحليل پول تقاضاي آن را با آهنگ رشد ملايم در شرايط عادي در نظر مي گيرند و لذا اين عرضه پول است كه ارزش داخلي آن، يعني «قدرت خريد» شكل مي دهد و همين امر بر ارزش خارجي آن يعني وقتي با قيمت پول ساير كشورها مرتبط مي شود و نرخ ارز را مي سازد، اهميت پيدا مي كند.
تمرين: تورم مزمن دورقمي بر كدام يك از سه بند فوق لطمه مي زند؟ استقلال بانك مركزي بر كدام بند اثر مثبت دارد؟ تركيب شوراي پول و اعتبار كه دوباره دارد به صحنه مي آيد، چه كمكي به 3 بند فوق در اين شرايط مي تواند بنمايد؟ مجلس در حفظ ارزش پول كشور چه قدرت نظارتي دارد؟ كدام يك از بندهاي بالا بيشتر به مجلس مربوط مي شوند، چرا؟ اولويت هاي سه گانه رييس كل بانك مركزي ناظر بر كدام بند است؟
آيا فكر مي كنيد همانطور كه كنگره از آلن گرين اسپن (رييس كل بانك مركزي)، 82 ساله، به صورت حضوري توضيح خواسته كه چرا و چگونه تصميمات او ريشه بحران مالي فعلي شده است، مجلس هم از مقامات پولي سال هاي قبل براي شرايط امروز طلب توضيح نمايد؟ او گفته اگر چنان نمي كرد، سطح زندگي مردم آمريكا پايين مي آمد. نكند هم سطح زندگي پايين آمده باشد و هم به مشكلات قابل حل، رنگ بحران زده باشيم. مي گويند مخالفت او با نظارت بر بخش مالي وضع را چنين كرده است.